این تقصیر جیمین نبود که جذب همکلاسی ساکت و درونگراش مین یونگی شده بود. بلکه مقصر رو خود مین یونگی میدونست! اگر اون اون چال های محو رو روی صورت استخونی و خط فک تیزش نداشت، اگر بدنش پوشیده شده با اون همه تتو نبود، اگر پیرسینگ روی لب هاش اینطور خودنمایی نمیکرد و اگر اونقدر جذاب سیگار نمیکشید کار به اونجا نمیرسید! اما ح...
پارک چانیول رئیــس امپراطوری پارک یه دورگه ی موفق کره ای - آمریکایی که بخاطر بیمــاریـش حتی نمیتونه بدون دستــکش کسیو لمس کنه! چی میشه اگه جذب پسری بشه که سرتا پاش تـتـــوئـه و هرشب به عنوان اسباببازی تو بار باهاش بـــازی میکنن؟🩸໒••⸻ Couple: ChanBaek Gener: dram, action, smut Telegram Channel: Yeoltweett
خلاصه: جانگ هوسوک همیشه شاد و خندان بعد از مرگ خواهرش به فردی تلخ و تنها تبدیل میشه. دوستانش برای سرحال آوردنش روز تولدش یه گربه براش میخرن. ولی هوسوک انتظار دیدن یه هایبرید (دورگه) انسان-گربه که رو مبل نشیمن نشسته رو نداره. پ ن: این داستان فقط فلافه
هفـت سال پیش؛ سهون قربانی یه تجـاوز جـنسی شد که بخاطرش حامـله شـد... حاملگـی که واسـه یه پسـر ۲۱ ساله که اصلا آمادگـی چنین چیزی رو نداشت زیادی غیرمـنتظره بود... در حـد مـرگ ترسیده و کاملا تنها بـود پـس تصمیـم گرفـت بـچه رو به یتیم خونه بسپـره. همینطور که زمان میگـذشت، سهـون به زندگی کـردن تو آپارتمـانِ کوچیـک بهم ریخت...
My love is an oath, if I can't marry you in this life, I will marry you in heavens, even death will not do us apart.
یکی از سرگرمی‌های کیم تهیونگ، دیدن آدم‌های ثروتمنده. و اولین ثروتمند توی لیستش جئون جونگکوک و دوست‌دختر فوق‌العاده‌اش جولیاست. افراد ثروتمند بعضی وقت‌ها حوصله‌شون سر میره و اون‌وقت فقرا هزینه‌اش رو می‌پردازن. و اون فرد فقیر تهیونگه. ظاهرا، جونگکوک و دوست دخترش به خاطر اینکه حوصله‌شون سر میره شرط‌بندی میکنن، و برنده...
جیمین پسر بیست ساله ای که تصمیم میگیره تبدیل به یک پورن استار بشه و چی میشه اگر واسه فیلم اولش مین یونگی طراح لباس پورن پارک جیمین اون رو ببینه ؟ . تاحالا چندتا فیلم داشتی ؟ . با منید ؟ . اره با توعم پینکی . م..من تا..تاحالا فیلمی نداشتم . یعنی این اولین فیلمته؟ . آ..آره . چیزی هم یاد داری ؟ . نه راستش .. می...
یک بار قسم خوردم که دوستت داشته باشم، و مهم نیست که قراره چی بشه. حتی مرگ هم ما رو نمیتونه از هم جدا کنه. اگر در این زندگی نتونم با تو ازدواج کنم، در بهشت با تو ازدواج می کنم. تو نه اولین و نه آخرین منی، تو یکی یدونه ی منی. ------------------------------------------------------------------------------------------ ー 𝐍...
[C O M P L E T E] جیمین همسایه ی جدید یونگیه و یه کراش تقریبا بزرگ روش داره..... چی میشه وقتی که در خونه ی جیمین به صدا در میاد و یونگی پشت دره؟؟؟ (Translated) Cover:kallamari
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...
تهیونگ دانشجوی هنره که به صورت پاره وقت داخل یه تتو شاپ کار میکنه و جونگکوک بیزینس من هست که برای تجدید کردن تتوهاش به مغازش سر میزنه.
وانشات های لزبین درخواستی از کاپل های کیپاپ خب در جهت ترویج دادن و بسط و گسترش اسمات نویسی لزبین بنده اسماتیل تصمیم گرفتم یه همچین بوکی بزنم که به درخواست شما اسمات لزبین از کاپل مورد علاقتون بنویسم
Little cheese _ پنیر کوچولو chanbaek fluff _ smut - romance + تو منو یاد پنیر میندازی _ تو هم منو یاد همستر گوش گندم میندازی که زنده زنده تو باغچه خاکش کردم کامل شده
روستای هیبرید🍸 کاپل ها:کوکوی،یونمین ، نامجین ژانر: تخیلی هیبرید فلاف اسمات امپرگ کوکی رو به بقیه:من ته رو میخوام ولی اون خیلی معصومه اما من میخوام بوسش کنم لمسش مال خودم بکنمش دیگه نمیتونم صبر کنم نامجون:ما بهت کمک میکنیم وضعیت: پایان یافته
[وان شات] روایت کوتاه پارک چانیول از قرار گذاشتنش به کمک اپلیکیشن تیندر (یه اپ دوست یابی آنلاین) و اینکه چطوری بعد کلی قرار خفت بار بلاخره با عشق زندگیش رو به رو میشه📱🤙🏼💞 🐳ژانر: فلاف، اسمات، رمنس، کمدی🐳 🍇کاپل: چانبک🍇 محدویت سنی:🔞
⚠️هشدار: این فن فیکشن شامل صحنه های باز جنسی، روابط خشن، بی دی اس ام(BDSM)، تجاوز، الفاظ به شدت رکیک(درتی تاک) و فضای تیرست! کیم تهیونگ، برده جنسی جدید جئون جونگوک! تهیونگی که با علم کامل و خواست خودش سراغ دنیای بی دی اس ام رفته. اون برای ارضای حس سلطه پذیری که از کودکی همراهش بوده زیر نظر دو نفر از مستر های آکادمی می...
کلیشه های آزار دهنده ی داستان های واتپد و بعضا رمان های چاپ شده ☢این استوری رو منتشر می کنم تا ببینید چه چیزایی ممکنه خواننده ها رو از داستان زده کنه و آزارشون بده ✔ و اینکه بدونیم چه داستانایی ارزش وقت گذاشتن رو دارن و چه داستانایی ندارن
"من داشتم کمک میکردم" صورت تهیونگ از شدت عصبانیت سرخ و تیره شد. جانگکوک و خیرخواهی هایش بیشتر شبیه به دردسر و فاجعه بود: "چه کمکی؟ داشتی منو خجالت زده میکردی! دلم نمیخواد مامان بفهمه نمیتونم دوست‌دختر_..." "هی تهیونگا میخوای کمکت کنم دوست دختر پیدا کنی؟" 🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 کیم تهیونگ متوجه میشه نمی تونه دوست دختر پیدا ک...
༺ 𝑊ℎ𝑜' 𝑠 𝑇ℎ𝑒 𝑲𝑰𝑵𝑮? ༻ "پادشاه کیه؟" 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑔𝑖 ⌇ 𝑦𝑜𝑜𝑛 𝐴𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑎𝑡 , 𝑤𝒉𝑖𝑐𝒉 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 +میخوای پادشاهت بشم گرگ کوچولو؟ -میشه تو بغلت بخوابم؟ ... -میدونی عشق چیه؟ +من میخوام تو بغل برادرم بخوابم..لمسش کنم...ببوسمش...این عشقه ... -1 # 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑔𝑖 -1 # 𝑠𝑢𝑔𝑎 -4 # 𝑔𝑢𝑦 -4 #𝐾𝑖𝑛𝑔...
🔞 -سرورم ... آه... نتونست جملش رو کامل کنه وقتی یونگی زبونش رو آروم روی شاهرگ پسر کوچکتر کشید و بطور ناگهانی گردنش رو گاز گرفت و باعث ناله ی بلند تر جیمین شد. +تو... توی لعنتی... میدونی هربار که برای من میرقصی من رو به جنون میکشی... مطمئن باش نمیزارم اینبار بهت آسون بگذره! صدای دو رگه و خشن و در عین حال زمزمه وار یون...
سکوت، چیزی نبود که آزارش بده. بهش عادت کرده بود و اون رو جزئی از خودش میدونست. -Namjin story✔ Started: October 2019 Finished: Agust 2020
عشقى با طعم نعناع، كه وجود جيمين رو خنك و سرزنده ميكنه؛ و بعد ميسوزونتش... #5 in MinYoongi #10 in Bangtan
جيمين براى نجات جون مادرش، مجبور ميشه به جادو روى بياره؛ ولى نميدونه كه استفاده از جادوى سياه آثار مخربى روى زندگيش ميذاره... #2 in BtsFanfic
من يه برده ام. يه برده ى آزاد، افسرده براى گذشته، نگران براى آينده، معلق در حال.
" ميخواى به كلكسيون تتو هات يه شاهكار ديگه اضافه كنى؟" "آره، اسم تو رو، پارك جيمين."
کیم تهیونگ این اواخر به باتم بودن کنجکاو میشه...🍑امتحان کردنش ضرری نداشت! نه؟🚫 اما به چه کسی باید اعتماد میکرد تا اولینش را هدیه بدهد؟ ♨️Story Name: Sweet Bottom ♨️Genre: short story, smut, romance ♨️Couple: kookv ♨️Writer: hunter_oo3 ♨️Ages: 18+ (R) TOP : Jungkook BOTTOM : teahuyng
"دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟" "هر کاری بگی...انجامش میدم" این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود. جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..." حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجام...
