ᵐʸ 𝐓𝐨𝐫𝖒𝖊𝖓𝖙𝖔𝖗by 𝚃𝚊𝚗𝚢𝚊.𝚉7.5K23311به ارومی اشک هاش رو پاک کرد و با صدای گرفته ادامه داد... +هر روز صبح که از خواب پا میشدم، تا اون ساعتی که میخواستم برم رو تخت فقط به این فکر میکردم که چی میشد اگه منم...Completedمنشکنجهdarkromance+19 more