ژانر : عاشقانه . اسمات . خوناشام . خشن . ماجراجویی کاپل : ویکوک . یونمین وضعیت : در حال آپ خلاصه: ( جونگ کوک پسر بچه ای معمولی که به خوناشام ها علاقه داره و با دوستاش میخواد به گردش بره . چی ميشه اگه کوک باخوندن یه کتاب سرنوشتش تغییر کنه اگه دوستاش اونو تنها بزارن اگه نویسنده کتاب زندگی جئون جونگ کوک یه خوناشام باشه اگه اون خوناشام کسی نباشه جز کیم تهیونگ.) [ هی یونگیا..اسم جانگکوک..از توی مخاطب هام پاک شده!! تعجب یونگی بیشتر شد که جیمین گفت*یعن..یعنی اون و خانوادش نابود.شدن..و همه خاطرات اونا..از ذهن مردم..پاک شده؟؟! اشکای جیمین جاری شدن و روی زمین افتاد *یعنی..فقط ما اونو..به یاد داریم؟!..مایی که خودمون..باعث مرگش شدیم؟!!] [ کوک با تعجب نگاهش کرد که تهیونگ ادامه داد -مثلا..شنبه ها بهتره که تا حد مرگ بترسونمت.. یکشنبه ها بهت تجاوز میکنم.. دوشنبه ها خونتو از همه جای بدنت میخورم.. سه شنبه ها میتونم به یه جا ببندمت و هرکار که میخوام باهات کنم.. چهارشنبه ها بهت استراحت میدم.. و پنجشنبه ها دوباره بهت تجاوز میکنم.. جمعه ها هم.. حالت تفکر به خودش گرفت و نیشخندی بهش زد بدن کوک به لرزه در اومد -بانداژت میکنم!! +این..اینا توکتاب..نبود..! -من نویسنده اون کتابم پس..میتونم تغییرش بدم درسته؟!]