نولیبرالیسم یک چیز مجزای جداشدنی از سرمایهداری معاصر نیست. نولیبرالیسم سرمایهداری معاصر است، تظاهری است از این سرمایهداری معاصر که مشخصه آن سلطه سرمایه مالی جهانیشده است. همانطور که شخص نمیتواند با نگه داشتن سرمایهداری معاصر از نولیبرالیسم خلاص شود، همانطور هم نمیتواند با حفظ جهانیسازی از سرمایهداری معاصر خلاص شود. آنها با هم وحدت غیرقابل تفکیکی را تشکیل میدهند که باید پشت سر گذاشته شود. پرسشی که پیش میآید این است: مشخصههای این وحدت که سرمایهداری معاصر را تشکیل میهد، کدامند؟