AlDc53

از لحضه ای که پایان کیوت برام مشخص شد دیگه انگیزه ای برای نوشتنش نداشتم؛ قبلش خودم هم داشتم توش زندگی میکردم، نمیدونستم قراره چی بشه و همین برام هیجان انگیز بود.
          	ولی دارم فکر میکنم پایان های بیشتری هم میتونه براش پیش بیاد و بهتره ادامه بدم.

user292123087015

@AlDc53 فک کنم این برنامه تنها جاییه که هیچ چیزی نمیتونه جلوی ذوق نوشتن و نویسندگی و تخیل ذهنی رو بگیره پس با دل و مغزی باز ادامه بده
Reply

AlDc53

از لحضه ای که پایان کیوت برام مشخص شد دیگه انگیزه ای برای نوشتنش نداشتم؛ قبلش خودم هم داشتم توش زندگی میکردم، نمیدونستم قراره چی بشه و همین برام هیجان انگیز بود.
          ولی دارم فکر میکنم پایان های بیشتری هم میتونه براش پیش بیاد و بهتره ادامه بدم.

user292123087015

@AlDc53 فک کنم این برنامه تنها جاییه که هیچ چیزی نمیتونه جلوی ذوق نوشتن و نویسندگی و تخیل ذهنی رو بگیره پس با دل و مغزی باز ادامه بده
Reply

mahrbi

@AlDc53 من امروز فقط تا ظهر روزم جالب گذشت. بعد از ظهر یدونه خوابیدم بیدار شدم دیدم عه! شب شده!
          صبح با یکی از دوستام قرار شد استارت یه کارِ دستی جدید رو بزنیم. حالا یا چوب یا رزین یا سنگ مصنوعی... نمیدونم ولی ب نظرم جالبه