سوفیا...
مغرور، جدی و سرسخت!!
سوفیای مغروری که از شوهر اجباریش کتک میخوره و زندگی براش معنایی نداره...
دختری که تنهایی رو بغل میکنه و گوشه گیر و افسردست...
بهترین رفیقش جولی با زیردست پرروش ویلیام بلک، یواشکی تصمیم میگیرن به زندگیش معنی ببخشن، شادی بدن، خوشحالش کنن...
برام خیلی ارزشمنده اگه رمانمو بخونی و نظرتو بهم بگی ✨:)
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.