ArianaMirrodsari

bts0phile

jun_melika

Yoongis_sis

●از این ترسیدی که عاشق یه قاتل شده باشی؟
          
          -ج...جلوتر نیا.
          
          ●یا از این ترسیدی که یه قاتل ، عاشقت شده باشه؟
          
          [یونمین]
          .
          .
          .
          .
          
          -چ...چرا داری بهم کمک میکنی؟
          
          ×خودمم نمیدونم ، من فقط میدونم نمیخوام حتی یه لحظه دیگه تو و جونگ کوک توی این قتلگاهی که شوگا براتون درست کرده بمونین.
          
          -مسخرس..ست . چی شش..ده کیم تهیونگ شی به فکر گروگان هاا..اش افتاده؟ 
          
          ×یه نگاه به زخم های تنت بندازی میفهمی . به خودت بیا جیمین ، شوگا قصد نداره زنده نگه داره . اون نجاتت نمیده.
          
          -ولی تو م...میخوای؟ .... نجاتمون بدی؟
          
          × بابت گذشته متاسفم من مجبور به انجامش بودم . اما فقط همین یه بار رو بهم اعتماد کن.
          
          -چچرا باید اعتماد کنم به..هت؟ 
          
          ×جیمین ، شاید دیگه نتونیم همدیگه رو ببینیم پس میخوام اینو رو خوب بفهمی تا بعد به جونگ کوکم بگی. من به اون بدی که شما فکر میکنین نیستم و شوگا به اون خوبی که تو فکر میکنی نیست . حتی خود من وقتی این روزا شوگا رو میبینم حس میکنم شیطان دوباره با جسم اون به زندگی برگشته ...
          
          -اوک..کی ، پ...س تو هم میشی ، دستیار شیطان .
          
          ×باشه ، بعدا میتونی تو خلوتت نفرینم کنی اما الان لطفا خودت و جونگ کوک رو از این جهنم نجات بده.
          
          ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 
          
          
          های لاولی
          یه بوک با کاپل یونمین و تهکوک و ژانر اکشن/دراما/رمنس/انگست/ جنایی دارم
          خوشحال میشم سر بزنی...♡
          
          https://www.wattpad.com/story/278597034?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info℘_page=story_details_button℘_uname=Melikakooklover℘_originator=7Ry5764wK%2B9FvQasV34gl1uj89zaUOp1fZ9o%2BkCmmxtnaI0tkZZ%2BGRHyjMal1YQE3Vc0jSvpZbCVGVLmc9%2F81gJ%2B8YTaFzh0QxeE6paRH6aWX%2FjkvN75Pwk%2BFQghVw8%2F

jun_melika

های لاولی
          میشه لطفا به بوک من سر بزنی و نظرت رو راجبش بهم بگی اگه خوشت اومد لطفا حمایتش کنی ؟ https://www.wattpad.com/story/257937743?utm_medium=com.whatsapp&utm_content=story_info&utm_source=android

purple-chimchim

هفته‌ای که قرار بود معمولی‌ترین و خاطره سازترین هفته ممکن توی کمپی که برای اردو رفته بودیم بشه اما...
          با فهمیدن واقعیتی همچی بهم ریخت؛ وقتی فهمیدیم استعدادهامون کپی میشه همچی تغییر کرد.
          درگیری‌ها، عشق‌های نو پا، حقیقت‌ها و...
          همه اینها اون یک هفته معمولی رو تبدیل به عجیب‌ترین هفته کل دنیا کرد!✨~
          
          های لاو *-*
          ممنون میشم اگر دوست داری یه سری به فیک جدیدم بزنی و اگر خوشت اومد حمایتش کنی ⁦>.<⁩
          ببخشید اومدم مسیج بوردت ⁦(・–・;)ゞ⁩
          *با خجالت صحنه را ترک کردن*
           https://www.wattpad.com/story/257804622?utm_source=android&utm_medium=com.miui.notes&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=purple-chimchim&wp_originator=7og9paxv0u5VP2J2OCqGKls%2FANe9KQSX2HmU67ZdIgXx9ZWtYRrV4NjwMVqwHrxsK5fB1w2gZ3gZkfldVcuPn5%2FpzcV47b39AU5nF5ERznuvRXojmw33W%2BYBkQtWUfGo

maryafanfiction