سلام آیلا.یکی از ریدرای قدیمیتم اون موقع هیارو تو سایت اپ میکردی.واست پوسترم میزدم.
وند روز پیش دوباره هیلرو خوندم و تمومش کردم.واقها فیکیشن جذابیه بارها و بارها توی این چندسال خوندمش اما هیچوقت تکراری و خسته کننده نشده واسم.اینا همه به خاطر قلم خوب و قوی و تاثیر گذارته.مدتهاست منتظر فصل ۲.تا یه جایی اپلودش کردی اما بعد برش داشتی.اینستارو چک کردم مطمعن نبودم خودتی گفتم اینجا تکست بدم.خیلیا منتظر فصل ۲.قرار نیس بزاری؟
@katyushanr24
سلام
ببخشید آیلا جان شما گفته بودین دارین دوباره هیلر رو میخونین تا هل هانتر رو بنویسین ولی الان خیلی وقته گذشته و شما ننوشتین
میشه شروع کنین خیلی وقته گذشته و ما همه دلتنگیم برای قلم قشنگتون ❤️
سلام عزیزم من ۵ سال پیش با رمان فوق العاده هیلر آشنا شدم و هفته پیش برای ششمین بار تمومش کردم و به هر کی تونستم معرفیش کردم و همیشه میگم من بیشتر از ۲۰۰ تا رمان خوندم ولی شاید فقط ۴۰ تا شون ارزش دوباره خوندن رو داشتن و از اون ۴۰ تا فقط ۱۰ تاشون ارزش چند بار خوندن رو داشتن
هیتلر ارزش چند بار خوندن رو داشت که من ۶ بار خوندمش
چرا فصل دو هیلر رو انپابلیش کردی؟ نمیشه فصل دومش رو بنویسی؟ من و خییییلی از دوستام هنوزم سر میزنیم فقط با این امید که فصل دوم رو شروع کرده باشی
در هر صورت بدون که خییییلی فوق العاده ای و هر کسی قلم و هنر تورو تو نوشتن نداره
های گایز
ببخشید اینجا پیام می ذارم ولی اگه میشه کمکم کنین
یه فیک زوج اصلیش کایهون، جز فیک های تخیلی و ماوراء طبیعه محسوب می شد
تو زمان قدیمه بود
داستان این جوری بود که مثل اینکه سهون تو یه روستایی با مردم عادی زندگی می کرد ولی اتفاقاتی می افته که خودش متوجه نمیشه مفهمن یه نیروی خاصی داره
خلاصه فکر کنم چانیول که فرمانده بوده انرژی یا نیروشو حس می کنه یا دستور داشته دقیق نمی دونم دنبال سهون میاد تا از مرز خاصی رد بشن برن دنیای خودشون که آدمای عادی جرئت نداشتن برن
بعد میرن عمارت یه لردی که جونگین بود که از قضاطلسم شده بود هر لرد هر منطقه اگه حالش خوب بود اون منطقه هم و طبیعتش هم اوکی بود
خلاصه روز به روز حال جونگین مثل اینکه داره بدتر میشه
عا این دوتا عاشق هم میشن ولی جونگین مجبوره به خاطر روابط سیاسی ازدواج کنه سهون می فرسته یه کاخ پیش یه لرد دیگه یه مدت بمونه
خواهشا اگه اسم فیک رو می دونین یا اگه می دونین کجا آپ میشه بگین پلیز