moonriver85

ما انسان ها هر کدوم به نوعی داخل یه جنگ توی زندگی هامون هستیم..
          جنگ‌ با تاریکی ها،با غم ها و دردها..تا بتونیم به نوعی مهارشون کنیم و ازشون جون سالم به در ببریم..
          قبل اینکه اونها ما رو ببلعن و ما رو توی خودشون غرق کنن..
          و زندگیمون رو به تباهی محض بکشن...
          از همون بدو تولد دنبال موفقیت هستیم،دنبال نور،دنبال اینکه دورمون پر آدم باشه و محبوب همه باشیم..
          اما متاسفانه زندگی همیشه اونطور که ما می خوایم پیش نمیره..
          و همینه که زندگی اکثریتمون رو به غم و تاریکی میکشونه..
          زمان می‌بره تا زندگی اون روی خبیث و گرگ گونه اش رو بهمون نشون بده‌..
          اما تنها باید یه گرگ باشی تا توی تاریکی های زندگی بلعیده نشی..
          یا حداقلش..بتونی به عنوان یه انسان معمولی که شریف بودن و شریف موندن رو برای ادامه ی زندگی انتخاب کرده..با زندگی بجنگی و جون سالم به در ببری..
          و بهش نشون بدی که پرروتر از این حرفایی..
          نور..هرچیزی نور رو توی یه چیزی پیدا می‌کنه..
          منظورم همون نوریه که تو رو از تاریکی های زندگیت نجات میده یا حداقلش مرحم زخمات میشه ‌...
          یکی توی موفقیت نور رو پیدا میکنه،یکی توی به ثروت ‌و شهرت رسیدن..و یکی هم توی..عشق!
          چیزی که توی این جهان خاکی دیگه ازش یادی نمیشه و تقریبا مرده.. اما اگر آدم شریفی باشی و بنده ی محبوب خدا.. ممکنه به توهم روی خوشی نشون بده..!
          
          https://www.wattpad.com/story/400198415?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

moonriver85

این نه فیکه،نه یه رمان..بلکه یه پویش کوچیکه برای 
          حمایت از رمان های ایرانی و وطنی که داخل واتپد نوشته میشه و متاسفانه یا پیدا نمیشه یا حمایت نمیشه.. 
          شاید ما یا خیلی های دیگه مثل ما دنبال رمان های ایرانی توی واتپد 
          باشن که متاسفانه پیدا نمیکنن یا رمانشون حمایت نمیشه..
          پس خوشحال میشم از این پویش حمایت کنید و داخل ریدینگ
          لیستتون قرار بدین یا پخش و تبلیغ کنید تا سریع پخش بشه
          بین بچه های واتپد و رمان های ایرانی هم حمایت بشن❤️
          https://www.wattpad.com/story/400199310?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

bestwerewolf

           یه داستان پر از راز و انتقام... و شاید خون!
          اگه عاشق داستان‌های فانتزی دارک با گرگینه‌ها، جادوگرهای مرموز و انتقام‌های خفن هستی، 
          اینجا می‌تونی داستانو دنبال کنی:
          https://www.wattpad.com/story/391375488?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=bestwerewolf

moonriver85

یه ایده و‌ کمک برای شما!
          یه شاپ برای کاورهاتون..
          کاورهای فیکتون رو‌ بدون نگرانی به ما بسپارید..
          تهیه ی کاور،ایده ی اسم فیک،ایده ی خلاصه ی فیک و...
          تیزر فیک هم خواستید در خدمتتونم❤️✨
          برای اطلاعات بیشتر و باخبر شدن از باقی امتیاز ها و‌ کمک هایی که میتونم بهتون بکنم فقط کافیه به پارت اول معرفی سر بزنید❤️
          ممنون میشم به باقی دوستانتون و آشنایانتون هم خبر بدید و حمایت کنید
          https://www.wattpad.com/story/381373699?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85
          
          

moonriver85

یه داستان درمورد من!
          کاملا دلی..
          درمورد زندگی و اتفاق های عجیب اون..
          درمورد یه دختر 18ساله‌‌..
          که زندگیش بالا و پایین های زیادی داشته..
          و پستی و بلندی های مختلف..
          شاید ادامه دادم..
          شاید هم ندادم..
          اما شاید روزمرگی هم نوشتم..
          دوست داشتید میتونید همراهی کنید✨
          https://www.wattpad.com/story/379903881?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

moonriver85

آدما خودشون مصوب مرگ و موهای سفید بقیه میشن‌..
          بعد آخرشم میگن ارثیه یا قسمت بوده..!
          تو این دنیایی که با زندانی کردن یه قناری یا کشتن یه جاندار جشن میگیرن یا اونو خوشحالی میدونن،انتظار عدالت نداشته باش!
          این دنیا یه جنگ و مبارزست..
          یا میکشی،یا کشته میشی!
          حالا بستگی به خودت داره که تصمیم بگیری قربانی باشی یا قاتل..!
          یه قربانی که ازش به عنوان جنس ضعیف یا بی دفاع یاد میشه یا یه قاتل که ازش به عنوان یه قهرمان جنگ ستیز یاد بشه!
          https://www.wattpad.com/story/371816176?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

Firooze2002

سلام دوست داشتی خلاصه‌اشو بخون>>
          
          همه چیز از جایی شروع شد که امپراطور، کسی که باید پدر صداش میزدم، تصمیم گرفت صیغه‌ی پسرعموی اولم بشم!
          
          من جنی، شاهدخت هفتم گوریو، مادرم یه گیسانگ از سرزمین هانه!
          اون صیغه‌ی مورد علاقه‌ی امپراطوره و منو برادر تنیم مجبور بودیم واژه‌ی نامشروع رو تموم عمر با خودمون بکشیم!
          برای فرار از ازدواج اجباری به سرزمین هان پناه بردم تا برادرمو پیدا کنم!
          اما اونجا درگیر دو شاهزاده‌ی هان، تهیونگ و سهون شدم!
          
          https://www.wattpad.com/story/366062796?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Firooze2002

moonriver85

چشمات‌یکی‌ازدلایل‌من‌برای‌زندگی‌بود.. 
          موهات‌برای‌من‌مثل‌یه‌جزرومدبود.. 
          وخودت.. 
          خودت‌برای‌من‌حس‌زندگی‌بودی! 
          انگاری‌که‌بهم‌حس‌زندگی‌میدادی.. 
          بهم‌بگوازجایی‌که‌هستی.. 
          بگوکه‌دلت‌برام‌تنگه.. 
          بگوکه‌بازهم‌دلت‌برای‌روزای‌خوبمون‌تنگه.. 
          بگوکه‌میخوای‌برگردی.. 
          برگردپیشم‌همه‌کس‌من.. 
          که‌بدون‌تومن‌بیکس‌ترینم.. 
          ای‌غریبه‌ی‌اشنای‌من!✨
          
          
          
          ... 
          
          https://www.wattpad.com/story/362424744?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85