ihatemae

«این یک دعوتنامه‌ی اختصاصی به سرزمینی فراتر از این دنیاست. سرزمینی که پادشاه بدوی گرگینه‌ها، هرجایی رو برای پیداکردن جفتش زیرورو کرده و حالا مأمورینش رو سراغ شما فرستاده.»
          
          بهش یه شانس بده رفیق! هم فاله و هم تماشا.
          
          Https://www.wattpad.com/story/377136864
          

GNorthman

معذرت می‌خوام که بدون‌اجازه اینجا پیام می‌زارم، ولی تازه تصمیم‌گرفتم اولین‌فیکم رو بنویسم(: زمان‌زیادی روش گذاشتم و براش واقعاً زحمت‌کشیدم؛ پس خوشحال‌میشم اگه با «تناقض» همراه‌بشی.
          عشق و آرامشی که بعداز مصیبت و درد وارد زندگی‌اون می‌شد، باعث این تناقض‌شیرین بود!
          
          -تناقض-
          اون خونواده‌ش رو، پدرومادرش رو از دست داده‌بود اما حالا خانواده‌ی جدیدی در انتظارش بود.
          بعد این‌ اتفاقات پیش‌بینی نشده، چه‌کسی قراربود همسر اون امگای‌زیبا باشه؟! تهیونگ یا جونگ‌کوک؟!
          همه‌چیز از بعد اون‌امتحان شروع‌شد...
          https://www.wattpad.com/story/384857859?utm_source=android&utm_medium=ir.eitaa.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Lemon_JM

GNorthman

@Lemon_JM خیلی‌ممنون از توجهت... حتماً(:
Reply