bts0phile

iii_bts

__completed__
          از زبان هانا :
          i purple you...
          یادمه اولین باری که این جملتو شنیدم کجا بودمو عکس العملم چی بود، به عنوان یه آرمی که هیچ وقت تصورشو نمی کرد تو رو از نزدیک ببینه طبیعی بود که با دیدن سخنرانیت توی یکی از پیجای اینستاگرام کلی ذوق کنه! من اون روزا فکر نمی کردم که الان اینجا باشم... کنار تو و توی یه مسیر!
          همیشه توی رویاهام تو و پسرا رو ملاقات می کردم، فن ساین و کنسرتاتونو میومدمو... همین! 
          شاید زیادی خوش شانس بودم ... نمی دونم.
          ولی تصمیم گرفتم داستانمونو بنویسم، در هر صورت من یه نویسنده ام دیگه! شاید برای بقیه جالب باشه ته داستان عشقی یه آیدول بی نهایت معروف و یه نویسنده قراره چجوری رقم بخوره!
          این اسمو روش گذاشتم چون این جملت بوی حمایت میده، خوبه که آدم بدونه همیشه و هر زمان برگرده و پشت سرشو نگاه کنه یکی هست که پا به پاش قدم بر میداره و مراقبشه... این جمله زیاد از حد شبیه زندگی من و توعه ، توی مسیرمون هر جا من کم آوردم تو منو کول کردی و هر جا که تو خسته شدی من عرق روی پیشونیتو پاک کردم...
          فکر کنم این برای یه مقدمه زیادی طولانی شد... در هر صورت امیدوارم بتونم اون جوری که باید و میخوام همه چیزو بنویسم.
          در آخر بذار اینو اضافه کنم:
          (کیم تهیونگ... ممبر بزرگترین بوی بند دنیا، از طرف خودمو تمام آرمی های دنیا میخوام بگم:
          _i purple you)
          https://www.wattpad.com/story/289325717?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=iii_asal&wp_originator=BX%2FizaoYOSV9vBO7lOxZEFnP%2FUjVxXPFr%2B8GsHrdd7xDeYq8r02jHFsD5706bjgm8SiknrL9eJ4ltr6VgL0FzPbUSXA5o5MdKCojEBaJf2jKJgnXYrvhPNP7FxIwWx9A

Kimiasm

سلام عزیزم...امیدوارم حال دلت خوب باشه◔◡◔
          اگه بوک استریت میخونی لطفا این سه تا رو هم چک کنین ༎ຶ‿༎ຶ   
          و اگه ازشون خوشت اومد ووت و کامنت یادت نره گلم シ✧
          ⌯┈──┈┈⋆┈┈──┈⌯
          ↬Bighit 
          ❥Drama , Romance, Angst , Smut 
          ✿همه ی اعضا
          https://www.wattpad.com/story/266800347?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Kosar_mp&wp_originator=ueD%2BGvCiIOyk3VoHf5xtePhDreE6h%2F3pzHEz%2BncP4Ndr0%2Bia%2BzXZV86a%2FjictOLm342tOA5ORNpOOIVrbQPDelvQd0NES2ccKfY7E4zaANtsF6%2F05szmeqYMb3iQRC5b
          ⌯┈──┈┈⋆┈┈──┈⌯
          ↝One shot 
          ᯽از هر ژانری نوشته میشه 
          (همونطور که از اسمش معلومه یه استوری کوتاه)
          ⊹از همشون نوشته میشه
          https://www.wattpad.com/story/264013343?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Kosar_mp&wp_originator=%2BlhOFAjqpm7vNqda5zN97TNfBxTxNic3kaKaNUihnrV3i8Zo6Lx271RTgR%2BGRDbqpbX8DBVt0ZgYgeDrt6uCV%2B2JRc%2FxzC1%2B5%2B%2FDw%2FHxlvpmBcP0V%2BeEuo%2Fo6kJvo7cC
          ⌯┈──┈┈⋆┈┈──┈⌯
          ➥guess who I am 
          ࿐ mafia , smut 
          ✧Taehyung × Jennie
          https://www.wattpad.com/story/249678940?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Kosar_mp&wp_originator=X0KgUdtaZS2%2F1ZExo8%2FI3KrpFob5Y3ktvwq%2BE90NCmlbuitdZmNNw5%2BkTIayRrWhye%2B%2BuAvaYABXpQPP9ldtlmmv%2BfM%2FeYpkzz089NrMdKQT7CIQlmOf5urU18Ptu%2B7m

Eva_story

سلام. من یه فیکشن نویس ۲۳ ساله هستم که برای پیشرفت توی نوشتن به توجه‌تون نیاز دارم.
          ممنون می‌شم اگر تمایل داشتین به بوک هایرِث من سری بزنید
          
          خلاصه فیک: روایت دختری به نام آرو که زندانی عمارت یک قاتل اجاره‌‌ای(جونگ‌کوک) می‌شه!
          بدون اینکه حتی دلیلش رو بدونه...
          
          _ اگر قرار بود بکشیم تا الان انجامش می‌دادی. 
          جونگ‌کوک ابرویی بالا انداخت:
          _ انقدر زود اعتماد نکن!
          آرو مضطربانه آب دهانش را قورت داد:
          _ پس چرا نمی‌کشیم؟ برای چی حبسم کردی؟ 
          لحنش آرام و محتاط بود. هنوز آنقدرها هم که نشان می‌داد به او اعتماد نداشت.
          وقتی از او جوابی نگرفت لب‌هایش را داخل دهان کشید و تمام حدسیاتی که این مدت برای خودش جمع کرده بود را در ذهنش ردیف کرد:
          _ چون چهره‌ت رو دیدم؟
          جونگ‌کوک بلاخره نگاهش را از شعله‌ها گرفت و به چشم‌های آرو و گونه‌های حرارت دیده و سرخش دوخت. 
          نگاه و حالت چهره‌اش هیچ کمکی به آرو نمی‌کرد، پس با لحنی تحلیل رفته و غمگین ادامه داد:
          _ می‌خوای منو بدی به کسی؟
          جونگ‌کوک ابرویی بالا انداخت و گوشه‌ی لبش به سمت بالا متمایل شد. اما باز هم جوابی نداد. خیره به چشم‌های دختر پایین پایش، لیوان را به لب‌هایش رساند و صبر کرد تا حدس‌های خلاقانه‌‌ی بیشتری بشنود.
          _ من...شبیه کسی هستم که عاشقش بودی؟
          جونگ‌کوک به خنده افتاد.
          نگاهش را به طرف دیگر داد و شانه‌هایش شروع به لرزیدن کردند.
          و آرو محو آن لب‌های کش آمده و بینی چین خورده شده بود. 
          انگار با خنده‌ی بی‌صدا و آرام او هیپنوتیزم شده بود که نفهمید دستش به هیزم‌ها نزدیک شده و با سوختن دستش، سریع آن را پس کشید و دهانش را به جای سوختگی رساند.
          _ خیلی حرف می‌زنی!
          
          https://www.wattpad.com/story/170777440?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Eva_story&wp_originator=49HgBllP5%2BAsky6H0Z72UagF6sahBK1VTmo4Dud4217mOWLR4WDRvVcLpvmwqbrjNYXqr8FUG2nvah05obb3sszHIQB5ootJm8JsRfIDw8%2FbZuotKXmzxJV5mksMe1Cy

_rittow_

لاوم من تازه شروع کردم فیک آپ کردن ✨
          واقعا به حمایت احتیاج دارم‍♀️
           ۴ تا فیک آپ می‌کنم،
          برای جنی لاورا و تهیونگ لاورا بوکای من خیلی بدرد بخوره چون کاپل اصلی همه فیکام یا جنیه یا تهیونگ
          ------------------------------
          •
          •
          جنسو(جنی و جیسو):
          https://my.w.tt/6f1aO6NFsbb
          امگاورس،اسمات،تاریخی،درام
          •
          •
          جنلیسا(جنی و لیسا):
          https://my.w.tt/AR5XGFRFsbb
          مدرسه‌ای،اسمات،درام،عاشقانه
          •
          •
          کوکوی(جانگ‌کوک و تهیونگ):
          https://my.w.tt/5rejGDWFsbb
          مدرسه‌ای،اسمات،عاشقانه،درام
          •
          •
          تهنی(تهیونگ و جنی):
          https://my.w.tt/UnPG21ZFsbb
          درام،اکشن،پلیسی،عاشقانه،اسمات،هیجانی
          ------------------------------
          ببخشید که وقتتو گرفتم و ممنون میشم از حتی شده یکی از  فیکام با ووت دادن و کامنت گذاشتن حمایت کنی‍♀️
          و اینکه خوشحال میشم فالو بک بدی
          •
          •
          لاو