نگاهت عمیق بود
همیشه عمیق بهم نگاه میکردی
با شک و تردید
فکر میکردی من بغلی جز بغل تو و لبای دیگه ای جز لبای تو دارم
ولی من شبا با فکر بوسیدنت میخوابم عزیزکردهیِ قلبم
-جئون جونگکوک
نگاهت عمیق بود
همیشه عمیق بهم نگاه میکردی
با شک و تردید
فکر میکردی من بغلی جز بغل تو و لبای دیگه ای جز لبای تو دارم
ولی من شبا با فکر بوسیدنت میخوابم عزیزکردهیِ قلبم
-جئون جونگکوک
جونگکوک من عاشقت بودم , من انقدری عاشقت بودم که اجازه دادم جلوی من لباشو ببوسی و من لبخند بزنم تا بهم شک نکنی
مرد زندگیم قلب من تا وقتی از پا بیوفتم برای تو میتپه ...
کیم تهیونگ-
قلب من در آسمان چشمان او گم شد .. حال من چه کنم ؟ با عشقی که در دل دارم و او خبر ندارد . من نادانم , چگونه به خود اجازه داده ام همچین اشتباهی را مرتکب شوم ؟
آیا گناهکار هستم ؟ گناهکار هستم که عاشقش شده ام ؟ آن هم ناخواسته
آری . انگار که من گناهکار هستم
یک گناهکارِ عاشق