Cexlph

فرزندانم بنده چون جایی هستم فعلا نمیتونم اپ کنم ولی اپ میکنم زود قول ((:

Niramwrites

سلام (๑• . •๑) 
          ببخشید که وارد مسیج بوردت شدم، اگر راحت نیستی میتونی این پیام رو پاک کنی... 
          اگر ژانر امگاورس میخونی و دوست داری که یه داستان کلیشه ای نباشه، به این بوک سر بزن و با حمایت هات خوشحالمون کن جیگر؛) ♡
          
          https://www.wattpad.com/story/325459669?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Niramwrites&wp_originator=E1vnuDsrLzBKTB9O%2BlNFYTH54xlX1zkU%2FlufYFxiIxkrFrTsj03ZIPJnQdMZRdgLu%2F20NRfOswRag1ApOahx1u8zMTE3hPO6NWyIKgaa76L3Cc%2Bn8RHkeNoBbxCuqfSN

rina_v17

تهیونگ دو تا آلفا داره. اما نه هر آلفایی. دو تا آلفای خالص و کمیاب که سلطه‌شون چند برابر آلفاهای عادیه. تهیونگ عاشق این سلطه و مراقبته که از اونا دریافت میکنه و به نظرش با داشتن اونا خوش شانس ترین امگای جهانه!
          ژانر : تریسام ، ددی کینک و امگاورس
          کاپل : کوکوی
          
          https://www.wattpad.com/story/307018514?utm_source=android&utm_medium=com.whatsapp&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=fati_b7&wp_originator=NkZ0HP1Ft4MzCx5bvWvYlE9l7QzGrhegG86m7W422Ek0VfAZgvxVwnUoKcQkxbgrR9QFtE9zpD76vryoeQNtizTU7UBmRQAc45Lc92zR0ZHVi%2BFqBY6HiDj8oIx%2BE1Oc

mahdiehart

با اجازت (:
          این اولین بوکمه، خیلی دوست داشتم بخونیش و نظرت رو راجبش بهم بگی.
          راجب یه خواننده اپرا و اهنگساز جوونه که به تازگی به ایتالیا سفر کرده کلا سر و کار داستان با دنیای موسیقیه♡♡♡
          
          https://www.wattpad.com/story/323410761?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=mahdiehart&wp_originator=e3cqNMqPmsAWomDyxYQStkOjQ5ah3i7e%2BP5YiTB6%2FPJJeLkfdu1zqeYqmtj21sp0vv27khHIdE0pcSbToUPqiXKt3CBbLAORLgQnyeVAzEZD9Oa1Dr%2B1oKl6fKqHB%2BMh

EmilAmour

سلام عزیزم~
          عذر میخوام اما میتونی چند لحظه وقتت رو بهم بدی و این رو بخونی؟
          
          「 در دهه چهل؛ سالِ هزار و نهصد و چهل و سه؛
          داستانی عاشقانه؛ میان دست‌هایی که بی وقفه داستانِ تلخ و شیرین را در ماشینِ تایپ، تایپ می‌کردند. دست‌هایی که بی وقفه نامه می‌نوشتند؛ و پسرکی با اشتیاق، به‌نامِ جئون جونگکوک، پسرکی با دو اسم، در میانِ آن جنگِ وحشتناک، برای پست کردنِ نامه، بِین همهمه عبور می‌کرد.  داستانی در جنگی وحشتناکِ، در شهری به نامِ ‌"پاریس". 」 
          
          خوشحال می‌شم توی خیابون شآنزلیزه قدم بزنی 3>
          
          https://www.wattpad.com/story/304412266?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create_story_details&wp_uname=EmilAmour&wp_originator=Jt1nlt9CBAI2k%2BIBn76E57lFK5Vs9gIbuoPNAIrQYkCKFCbxmZYyuiv4pm73udPmDTXeQv4ZUuB5hmfIAYTLCP5KUrShllpU%2BNRcQYfv7tCwRszvOuI3ZTNEoVnlD7w7

nila-blue

سلام عزیزم
          میدونم بدون اجازه وارد مسیج بوردت شدم و اولا ازت بابت این موضوع عذر میخوام و دوما من تازه شروع به فیک نویسی کردم و یک ذره حمایت نسبت به فیک هام کمه پس... خوشحال میشم یه سری به فیک هام بزنی ・ᴥ・
          با اجازت لینک یکیشون رو برات میزارم ممنون☜♡☞
          https://www.wattpad.com/story/316043958?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=nila-blue&wp_originator=z1YjdSp2by2nbldAS%2BWo%2BHKxU5pn539zsVe3%2FTmLYy7t9vUFKwPVIS74CdApGy8xx8Oj7mFgYUFFFqNNaeKe1jRwQcL%2FvhD5xQvCipQKP1IUMJti96q9%2FvQFOo7Y8spl

elvin_2003

Gellareeh