Sign up to join the largest storytelling community
or
ریدرهای عزیز سلامیادتون نره برای خوندن اسپویلها و همینطور خبرداری از تایم اپ توی دیلی تلگرامم جوین بشید@aliendonyaView all Conversations
Stories by Donya
- 3 Published Stories
Blind [ KookV ]
101K
16.3K
23
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شدهات نیستم."
تهیونگ حالا با صدایی که از خشم میلر...
Blue Side [KookV]
203K
31.2K
29
"آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباسهام رو درآوردی؟"
"چون توی تمام سوراخهای لباس...
Wild [KookV]
393K
53.8K
38
چشمهاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم.
نمیخواست مقابل این مرد سر خم کنه.
نمیخواست قبول کنه از عرش به فرش...