هلو کیوتی خوشحال میشم یه شانس بهش بدی و این که ببخشید بدون اجازه وارد مسیج بردت شدم
توتفرنگی من
کیم تهیونگ تک پسر و یکی یدونه ی مافیای بزرگ کره اس که بعد از مرگ مادرش توی لیتل اسپیسش میره و بیرون اومدن از اون بعد برای طولانی مدت باعث میشه حالش بد بشه.
جئون جونگ کوک الفایی برای محافظت از یه بچه توسط کیم مین هو استخدام میشه . اما نمیدونه اون فرد در اصل بچه نیست یه لیتله.
با ورود تهیونگ زندگی کوک مثل یک توتفرنگی شیرین شد.
https://www.wattpad.com/story/377225176?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=Pinkrose986976
هلو زیبا ببخشید بدون اجازه تو مسیج بردت پیام گذاشتم خوشحال میشم سر بزنی
تنکسسس
|اختلالی منجر به شکوفایی|
جئون جونگ کوک توی هیجده سالگی دچار اختلال مانیک دپرسیو نوع مانیک میشه و خوش گذرونی های افراطیشزندگیشرو خراب میکنه و خانواده اش رو از دست میده و این تلنگر باعث میشه به نوع دوم بیماری یعنی افسردگی رو بیاره اما همچی وقتی کیم تهیونگ پسری که به خاطر طرد شدنش از خانواده مجبور به کار پاره وقت میشه و براق اولین بار با جئون جونگ کوک مواجه میفهمه جفتشه عوض میشه
https://www.wattpad.com/story/376018994?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=bluejflower
سلام عزیزم ببخشید بی اجازه توی مسیج بوردت پیام میزارم ..
من تازه کارم رو توی واتپد شروع کردم و خوشحال میشم اگر دوست داشتید یه سر به فیکم بزنید..
داستان جونگ کوک پنج ساله ای که توی یتیم خونه رها میشه بی خبر از سرنوشت پر تلاتمی که در انتظارشه و حالا با بیست ساله شدنش و رهایی از اون جهنم به دنبال راهی برای تغییر زندگیشه اما چی میشه اگر این بین با افرادی اشنا بشه که ادعاهای عجیبی نسبت به اون دارن ؟
چی میشه اگر هیچ چیز جوری که اون فکر میکرد نباشه ؟
https://www.wattpad.com/story/374360976?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=VK-Cheri
هلووو خوشحال میشم سر بزنید و این که ببخشید بدون اجازه تو مسیج بردت پیام گذاشتم برای دوستمه
تنکسس
بوسس بهتوننن ☆♡
تهیونگ پسره یتیمی که با یه جنایتکار فراری به نام جی کی رو به رو میشه و اون رو به خونه اش میاره. در حالی که جی کی لقب همون جئون جونگ کوک کراششه که توی اینستا دنبالش میکنه و عاشقشه .
هیچ کس نمیدونه این دو اسم ملقب به یه نفره.
شاید تهیونگ بتونه از کراشش بگذره اما از جفتش....
داستان زندگیشیون اونجا سخت میشه که اونامتوجه میشن جفته همن
درحالی که شکار و شکارچی زیر یه سقف قرار میگیرن . تنش ها افزایش پیدا میکنه . چه اتفاقی قراره بیافته؟
https://www.wattpad.com/story/375286162?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading_part_end&wp_uname=PinkCherry439