Fatemeh Abdollahi

پلکای بسته اشو محکم به هم فشار داد و همزمان که سرش داشت از شکم بیون فاصله میگرفت و حلقه‌ی‌ دستاش شل میشد، تلاش کرد چشماشو باز کنه اما...
          
          اما انگشتای بکهیون روی پلکای نیمه بازش قرار گرفت و با صدایی که بیشتر برای چان شبیه موسیقی فرانسوی بود، گفت:
          - اشکالی نداره چانیول... همه چیز درست میشه!
          فقط تا وقتی درست نشده، چشماتو باز نکن...
          
          اینبار هردو قلب توی سینه‌های مجزا، یکصدا و هماهنگ‌ میکوبید...
          
          بکهیون به سختی نفس میکشید اما دست دیگش روی موهای چان فرود اومد و شروع به نوازش کرد.
          
          لباش هر از گاهی بهم مالیده میشد و چهره‌ی چانیول در دسترسش نبود!
          
          البته پارک ترجیح میداد، اون رنگ سرخ چهره و لپای سرختر رو از دید بک پنهون‌ نگه داره!
          همینطور مژه‌های لرزونشو که حالا مماس انگشتای بک شده بودن...
          
          احساس میکرد بعد از مرگ مادرش هیچ کسو به آغوش نکشیده بود!
          
          این آغوش باکره حالا با بکهیون لمس شده بود!
          خاطرات مادرش توی ذهنش نقش بست و اشکی از گوشه‌های پلکاش بیرون لغزید...
          حلقه‌ی دستش دوباره تنگ شد، حتی تنگ تر از قبل!
          
          https://www.wattpad.com/story/305579639?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Firooze2002&wp_originator=DDgq8dGh%2BDJ2u4KohiYwxkEsjrUsTp4pQ3chiNLOtcbmHzV%2FGZIl6iHrsdM4sJ5nmnvg6tPXLvrelfhzoBkWVHqW9nA5tB%2BzFTtJq3JY4fPvocvXwwq7ZIRAnCiayXia

سلام. 
          ترابل هستم. از نوینسده های نسبتا قدیمی واتپد.
          پیج قبلیم که توش وبتون های ترجمه شده رو آپ میکردم با 650 تا فالور متاسفانه پاک شد. 
          برای وبتون ها یه پیج جدید زدم. 
          وبتون گرگ در خانه داره آپ میشه و بعدش هم آپ وبتون کینگز میکر دوباره استارت میخوره. 
          وبتون های خیلی معروف و جالبی هستن. 
          خوشحال میشم به جمعمون اضافه بشی تا باهم درحال آپ بخونیمش و درموردش حرف بزنیم. 
          هر روز 2 الی 4 پارت آپ میشه ^^
          لینک وبتون گرگ در خانه:
          https://www.wattpad.com/story/278294896-%F0%9F%90%BAwolf-in-the-house%F0%9F%90%BA-webtoon
          
          اگه به فیک چانبک علاقه داری، آپ نسخه ی ویرایش شده ی فیک "مدل" هم دوباره استارت خورده. (توی پیجِ فیک هام) داستان کوتاهیه ولی فکر میکنم میتونه لبخند به لبت بیاره. 
          خوشحالم میشم نظرت رو درموردش بدونم:
          https://www.wattpad.com/story/276762200-%F0%9F%93%B8-model-tit-for-tat-%F0%9F%93%B8-edited-version
          
          ازونجایی که دارم از صفر صفر دوباره شروع میکنم، بینهایت به حمایتتون نیاز دارم. ×_×

میدونم خیلی نامردم و خیلی بدقول که بهتون قول اپ دادم ولی هنوز اپ نکردم
          بچه ها حالم اصلا خوب نیست نمیتونم بنویسم مغزم چیزی برام نمیاره به خودم یکم دگ فرجه دادم اگه نتونم بنویسم داستان رو دراپ میکنم و دیگه آپ نمیشه چون این شکلی حداقل از چضعیت بلاتکلیفی درمیاییم
          مرسی ک این مدت طولانی منتظر موندین✨♥️

های اِری!
          اجازه میدی با اولین فیک اکسوم ببرمت جایی که دنیای تاریک و روشن اونجا با هم مخلوط میشن؟
          جایی که کایسو هونهو و چانبک با هدف های متفاوت و گذشته های سخت باید امروز در کنار هم و یا مقابل هم مرز دنیای تاریک و روشن رو حفظ کنن و برای تغییر آینده ای که پیشگویی ها گفتن همه ی امروز رو عوض کنن!
          اگه خواستی بیای همدیگه رو توی جنگل جلوی خونه ی محافظ،زیر آسمون و بین درختا،دور از چشم جادوگر ها و بوگارت ها ملاقات می کنیم!
          https://my.w.tt/TqurWDHpycb
          

سلام هانی 
          خوشحال میشم یه سر به فیکم بزنی
          این اولین تجربه نوشتنمه پس لطفا با وت و نظر ازم حمایت کن ♡♡
          فیکم با کاپل کایسوعه
          https://my.w.tt/7kWdAtbgfab