تا کی در انتظار گذاری به زاریم
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم
دیشب به یاد زلف تو در پردههای ساز
جان سوز بود شرح سیه روزگاریم
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود
دیشب که ساز داشت سرسازگاریم
شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد
چشمی نماند شاهد شب زنده داریم
طبعم شکار آهوی سر در کمند نیست
ماند به شیر شیوه وحشی شکاریم
شرمم کشد که بی تو نفس میکشم هنوز
تا زنده ام بس است همین شرمساریم
@qzlsh08 وای پشمامصد نفر فالوم دارن پارم
ماچ به کلت :>
من نمیتونم دوست خوبی باشم ولی انی وی من زهرام ،زیاد به واتپد سر نمیزنم بیشتر آفلاین میخونم بخاطرهمین پیامارو دیر میبینم ببخشید :]
༼ つ ◕◡◕ ༽つ<3
داستان روایت دوباره عاشق شدن هری و جدال درونیش با خودش، بین دوست داشتن یا تنفر از کسیه که نصف وجودش رو گرفته.
حالا هری و نیمه ایی که براش مونده درگیر آدم لجبازی شدن که اصرار داره بهش نزدیک بمونه و ثابت کنه دچار سوتفاهم شده.
یه شورت استوری لری که خوشحال میشم بهش سر بزنی❤️
https://www.wattpad.com/story/283157307