@kara_mavy
یه جورایی همینطوره.
شاعر یه جای شعر میگه ' مرگ پشت سرمان بود، نمیدانستیم
بوسهی اخرمان بود، نمیدانستیم '
یا میگه ' آه بدرود گل یخ زدهی بیکس من
آه بدرود زن کوچک دلواپس من '
خلاصه که هر دفعه میخونمش و آتیش میگیرم و دوباره از خاکستر به وجود میام برای دوباره خوندنش، خیلی قشنگه
@ToBesoMobina
سلوم.
از اونجایی که دو روز دیگه کنکور دارم در حال حاضر نمیتونم همراهیتون کنم.
فقط اومدم اینجارو خوندم. خوشحال شدم و حالا میرم =)
یه چیزی هم بگم؟
اون شعر که گفتی "شانهات را دیر آوردی سرم را باد برد" رو کاملش رو بخونید لطفا =)
اونطوری قشنگ تره
سلام دوست عزیز♥️
بوی الکل و رد خون داستانی هست که کاملا از کلیشه پرهیز کرده و باعث میشه عاشقش بشی
به قول خودم جنایی-رمانتیک خونی داستان متفاوتی که میدونم عاشقش میشی
کامل شده؛)
در اختیار شماست
https://www.wattpad.com/story/283773953
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.