Its_vante

کاش فقط میتونستم اعداد رو به زبون بیارم، بدون اینکه اونهارو بشمرم. به کلمه ها نگاه کنم بدون اینکه تلاشی برای خوندنشون بکنم و چهره هارو ببینم بدون اینکه بشناسم. از صمیم وجود امیدوارم بار دیگه بدون اینکه ملزم به دونستن این مفاهیم اذیت کننده باشم به دنیا بیام. به عنوان یک کند ذهن. عقب مونده. سمور. موش کور. فرقی نمیکنه. هرچیزی، هرچیزی بجز انسان. تا شاید، فقط شاید وقتی که اعداد رو نشمرم و کلمه ها رو نخونم و چهره ها رو نشناسم، دست از توصیف چندباره ی اونها با انواع شیوه های بیانی بردارم. شاید فقط وقتی که از ماهیت انسانی نجات پیدا کردم بتونم ادبیات و کلمات رو رها کنم و به زبان ساده تر کمتر توی جملات و کلمات وجود داشته باشم و بیشتر فقط باشم. بدون حرف اضافه.

Its_vante

کاش فقط میتونستم اعداد رو به زبون بیارم، بدون اینکه اونهارو بشمرم. به کلمه ها نگاه کنم بدون اینکه تلاشی برای خوندنشون بکنم و چهره هارو ببینم بدون اینکه بشناسم. از صمیم وجود امیدوارم بار دیگه بدون اینکه ملزم به دونستن این مفاهیم اذیت کننده باشم به دنیا بیام. به عنوان یک کند ذهن. عقب مونده. سمور. موش کور. فرقی نمیکنه. هرچیزی، هرچیزی بجز انسان. تا شاید، فقط شاید وقتی که اعداد رو نشمرم و کلمه ها رو نخونم و چهره ها رو نشناسم، دست از توصیف چندباره ی اونها با انواع شیوه های بیانی بردارم. شاید فقط وقتی که از ماهیت انسانی نجات پیدا کردم بتونم ادبیات و کلمات رو رها کنم و به زبان ساده تر کمتر توی جملات و کلمات وجود داشته باشم و بیشتر فقط باشم. بدون حرف اضافه.

Its_vante

شروع مسمومی برای اولی انتخاب کردم. از همون ابتدا هم، چندان مستعد یه آغاز نبودم. در هر حال. 
          
          چیزی که مارو متصل میکنه به هم. چسب نیست ولی چسبنده ست. طناب نیست، ولی اسارته و دربندی. میتونه کشنده باشه. برای پایان، قربانی میگیره. وقتی اسمش بیاد، تنت به دو بخش مساوی دچار کشش میشه. نمیدونی پذیرای دردش باشی یا لذتش. نمیخوای که به اسم ریسک حماقت کنی، ولی رغبت و لذتت براش میچربه به احتیاط و ملاحظه. همیشه روی بلند ترین سکو، از موزه ی کینه در وجود ماست. بعضی با آب و خاک و لگد، شعله هاش رو مهار میکنن. بعضی هم، بهش غذا میدن. میذارن نمو کنه و به تکامل برسه. شعله ای که گماشته میشه تا شعله ی دیگری رو به خاموشی بسپره. شکسپیر، جوری ازش نوشته که گویا خودش قربانیِ خشمی شده و نیازمنده که آثار اون خشم رو، با شعله ای جدید بسوزونه. شعله ای مبدل به آب. تلافی ای که معمولا، پایان باز رها میشه.  
          
           hint:  •-• • •••- • -• --• •