𝘑𝘕

بچه‌ها گشادی خیلی بده ...

می‌خوام ادامه‌ی پارت بعد‌و بنویسما ولی دارم پاره میشم (╥﹏╥)
          

سلام ببخشید بی اجازه پیام میدم
          میشه یک سری به فیکم بزنی؟!
          I think you'd like this story: "Regected" by barfikooki on Wattpad https://www.wattpad.com/story/401547009?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=barfikooki

دارم پیش زمینه ی بخش دوم چپتر ده رو می‌نویسم و این حس دوگانگی و دوقطبی بودن جونگکوک به شدت آزارم میده ... احساس میکنم منطقی و با عقل جور در نمیاد که این شکلی رفتار کنهستسهشدمشپسنسدیتارنینسنس .. هعی :(((

خوشگلای من ، چهارشنبه براتون پارت میذارم ... (اینجانب بر اثر مریضی و فشار امتحانات درحال جر خوردن است*) 

وای دلم‌پارت جدید میخواد

یازده و نیم امشب براتون میذارمش ، بوس*

میخواستم امشب براتون پارت بذارم ، ولی ازاونجایی که دارم از بیخوابی پاره میشم و هنوز اذیتش نزدم ، می‌افته برا فردا ... 

نامه‌ی انتقام رو از صفحه ی روزگار محو کردم ... شاید یه‌روز با بهبود دادن سناریوش .. دوباره برش گردوندم ، شاید ..! 

نمی‌دونم چندتا از ریدرا منو فالو دارن و نوتیف این براشون میاد ... ولی خب ..
          یچی می‌خوام بگم بهتون ، که اصلا قصدم توهین نیست ... اگه میخواین خوشحالم کنید ، جان مادرتون قسم نیاین آخر هر پارت «خسته نباشید» بگیدددددد ؛ به‌جاش کامنت و ووت بذارین (استیکر گریه*)