
armyyyyyyy-777
سلاممممممم خوبییییی؟؟؟ خیلی وقته ازت خبری ندارمممم ببخشید سراقتو نگرفتمممم میخام تستت کنممم بنظرت من کیم؟؟؟ شاید بگی این کیه یهو اومده میگه من کیم من یک آشنام که مجبور شدم یک اکانت دیگه بزنم (راهنمایی: تو کل بوک هات ازم اثری هست.)
@Khazaninfall
9
Works
8
Reading Lists
82
Followers
جونگهیون:"زندگی همینه داداش کوچیکه....همه چیز همیشه وفق مرادت نیست...یه روزی توت فرنگی و چند روزی هم لیمو بهت میده زندگی!" جیمین با حرص زیرلب غرید:"پس مثل اینکه من از بچگی باغدار باغ لیموی کارمای کوفتی بودم...هاه..." جونگهیون:"... برای همین این جمله معروف شده که وقتی زندگی بهت لیمو میده باهاش لیموناد درست کن..." جیمین دست از له کردن استیک داخل بشقابش کشید و وقتی یه قلوپ از مایه سبز رنگی که الان داداش بزرگ دوست پسرش داشت درموردش حرف میزد نوشید، با پشت دست دهنش رو پاک کرد:"و وقتی که لیموناد این کارمای عوضی رو خوردی پوست لیموش رو می چکونی تو چشمای زشت و بی ریختش تا اون اشغال بفهمه با کی طرفه...نکبت عن دماغ زش..." با بلند شدن اسمش از زبون کسی که دوست نداشت اون حداقل اینطوری باهاش رفتار کنه -ملقب به دوست پسرش- جیمین چشماشو چرخوند و با بلند شدن از روی میز با عذرخواهی ارومی، همونطور که به سمت دستشویی میرفت غرید:"بهت گفتم یه شانس داری جئون جونگکوک و ببین چطوری هدرش دادی!" ✓قسمت سوم سه شاتی ABCDEF NOT U BUT UR MOM به زودی✓
سلاممممممم خوبییییی؟؟؟ خیلی وقته ازت خبری ندارمممم ببخشید سراقتو نگرفتمممم میخام تستت کنممم بنظرت من کیم؟؟؟ شاید بگی این کیه یهو اومده میگه من کیم من یک آشنام که مجبور شدم یک اکانت دیگه بزنم (راهنمایی: تو کل بوک هات ازم اثری هست.)
جونگهیون:"زندگی همینه داداش کوچیکه....همه چیز همیشه وفق مرادت نیست...یه روزی توت فرنگی و چند روزی هم لیمو بهت میده زندگی!" جیمین با حرص زیرلب غرید:"پس مثل اینکه من از بچگی باغدار باغ لیموی کارمای کوفتی بودم...هاه..." جونگهیون:"... برای همین این جمله معروف شده که وقتی زندگی بهت لیمو میده باهاش لیموناد درست کن..." جیمین دست از له کردن استیک داخل بشقابش کشید و وقتی یه قلوپ از مایه سبز رنگی که الان داداش بزرگ دوست پسرش داشت درموردش حرف میزد نوشید، با پشت دست دهنش رو پاک کرد:"و وقتی که لیموناد این کارمای عوضی رو خوردی پوست لیموش رو می چکونی تو چشمای زشت و بی ریختش تا اون اشغال بفهمه با کی طرفه...نکبت عن دماغ زش..." با بلند شدن اسمش از زبون کسی که دوست نداشت اون حداقل اینطوری باهاش رفتار کنه -ملقب به دوست پسرش- جیمین چشماشو چرخوند و با بلند شدن از روی میز با عذرخواهی ارومی، همونطور که به سمت دستشویی میرفت غرید:"بهت گفتم یه شانس داری جئون جونگکوک و ببین چطوری هدرش دادی!" ✓قسمت سوم سه شاتی ABCDEF NOT U BUT UR MOM به زودی✓
❅پی دی اف هپینس ᵕ̈ در کانال قرار گرفت❅ . . . هشتگ: سبز گوگولی (برگ خوش شانسی ᵕ̈)
فیلم چینی دیدن فقط اونجاش که دلم میخواد یه دفترچه بردارم و جملات انگیزشیشون رو توش بنویسم.... . . . چرا هر موقع سریال چینی شروع میکنم، انگیزه می گیرم کل جهان رو فتح کنم؟ ماشاالله همه از دم موفق و خوشبخت و CEO.... . . . قشنگ حالم خوب میشه از رمنس شیرینشون;-)
میگن وقتی داری یه چیز رو می نویسی، بعد از یه مدتی انگار خودت روی صندلی توی تاریکی نشستی و داری به صحنه ای نگاه می کنی که شخصیت ها کنترلش رو به دست گرفتن و به ارومی روی صحنه نقش بازی می کنن.... اگه زیادی موقع نوشتن به خودت سخت بگیری و نزاری وارد دنیای تخیلاتت بشی، ممکنه نوشته هات هیچوقت اونی نباشن که توی ذهنت تصورش میکردی... من هیچوقت ادم احساسات نبودم، یه زندگی معمولی با یه احساس معمولی تر... هیچوقت خوشم نمیومد مثل بقیه روز اول مدرسه دوستام رو محکم بغل کنم و چند دقیقه همونطوری بمونیم، هیچوقت نتونستم به کسی جمله ی دوستت دارم رو بگم و طرف باید خیلی بهم نزدیک باشه که این رو از روی کارام متوجه بشه(هر چند این جمله رو فقط توی این دنیای کوچک و مخفیانه ی نارنجی رنگم به فندوقام ابراز میکنمᰔᩚ)، ادم رُکی درمورد افکار و احساساتم هستم (با بیان محترمانه).... ولی فکر نکنم هیچوقت بتونم جملات پُر آب و تابی مثل بقیه ی داستانای قشنگی که نوشته شده و خواهد شد بنویسم... چون توی تصوراتم شخصیتای داستانام مثل خودمن... و اگه بخوام زوری اونا رو به کاری وادار کنم نوشته هام در هم ریخته و بی معنا میشه...انگار متنی که نوشتم دوتا نویسنده داشته... درسته گاهی توی پی نوشت داستانام از خودم به عنوان نویسنده یاد می کنم...ولی توی واقعیت فکر نمیکنم باشم...تا وقتی این بخش ناپدیده قرار نیست به اون مقام دست پیدا کنم⚛︎ با این حال نوشتن حس خوبی داره... طعم آزادی... امتحان کردنش اعتیاد آوره.... بعد از مدت ها احساس ارامش دارم...ارامش با طعم لیموییᰔᩚ زرده زرد....مناسب برای رهایی از دست سگِ سیاه افسردگی※
همانا ویرایش کردن یه فایل از نوشتنش سخت تره༛̥⃝ فکر کنم صد سال طول بکشه تا پی دی اف مستر جئون تموم بشه દᵕ̈૩
فایل پی دی اف һᥱ ᑲᥱ در کانال قرار گرفت . . . من عاشق چیزای گوگولی امヾ(❀╹◡╹)ノ゙ کانالم رو گوگولی کردم(๑•ᴗ•๑)♡ ლდღෆᰔᩚᰔო~ /)_/)☆ /(๑^᎑^๑)っ \ /| ̄∪ ̄  ̄ |\/ |_____|/
@user83258816 نمیخووووووااااادددد چیز خاصی اونجا نیست... صرفا برای کسایی که میخوان پی دی اف داشته باشن اونجا رو زدم...
من یه کارگاه سلامت جنسی رفتم ولی الان زورم میاد وویساشو بنویسم...میخوام اینجا یه بوک بزنم تا به زور حداقل بنویسمش (خنده ی معذبانه) ولی واقعا اینجور کارگاه ها خیلی مفیدن... اگه پیدا کردین حتما شرکت کنین...چه برای اونایی که پارتنر دارن و چه واسه سینگلایی مثل خودم.... تازگیا شنیدم تو مدارس برا دخترا درمورد عادت ماهیانه و برا پسرا سلامت جنسی رو توضیح میدن و حقیقتا خیلی تعجب کردم...چون زمان من این چیزا نبود جز همون کتابچه درمورد دخترا تو کلاس هفتم که چیز به درد بخوری نگفتن بهمون.... خیلی خوشحال شدم راجبش...بالاخره یه نفر یه ایده درست و حسابی داد.... ولی یه روزی شروع میکنم به اشتراک گذاشتن اون مطالب مفید..... و در آخر الان دوباره یوزر یه عالمه عددِ گلس شکسته میاد میگه از خودت اطلاعات بده....الان دادم...دیگه خودت حدس بزن چند سالمه¯\_( ͡° ͜ʖ ͡°)_/¯ به برنده یک پارت جلوتر از این داستان در حال آپ داده میشه ولی هرکس فقط یه شانس داره...بدیشم اینه که برنده به جای یه هفته، دو هفته باید منتظر پارت جدید باشه(◍•ᴗ•◍) نمیدونم چرا وقتی میام اینجا نمیتونم ننویسم...میدونم خیلی زرت و پرت میگم ولی خب.... نویسنده بدقول شما(人 •͈ᴗ•͈)
ضمن تبریک چهارشنبه سوری (یاد اعلانات دانشگاه افتادم☻☺︎) چند تا خبر دارم بدمممم~~~~ برنامه های سال 1403، با ما باشید ツ : اول از همه فندوق عزیزی که منتظر مغز فندوقی بودی و هستی و از حمایتت دورادور کمال تشکر رو دارم...احتمالا آپدیت هیزلنات برینی میفته تابستان امسال (البته شایدم کلا انپابلیش شد تا فکرامو راجبش بکنم پس 50-50 عه....) دوم از همه (~‾▿‾)~ قراره یه بوک جدید پابلیش بشه از اول عید ولی باید تکمیل بشه اول تا آپ شروع بشه و تو این روزای غلغله ی آخرای سال به زور دارم میرسونم ولی یه بوک کوتاه و بانمکه... سوم از همه میخوام یه بوک بزنم برای معرفی فیک های انگلیسی... حالا چرا؟ من حدود 2 سال (میدونم خیلیه...) فقط فیک انگلیسی می خوندم چون در ارتباط با جیکوک/کوکمین فیک فارسی خیلی کم بود... ولی بعدش بوممممممممم.... خیلی ناگهانی دیدم چه قدر فیک های فارسی خوب شدن و همچنین بعضی فیک های انگلیسی که خونده بودم ترجمه شده بودن.... و اومدم سمت فارسی ها و فارسی رو گرامی داشتمᵕ̈ ولی در کل حالا این بوک یا میتونه توسط خودتون خوانده بشه یا ایده بده برای ترجمه کردن..... و بهترین نوعش همون تقویت زبان انگلیسی شماعه پس به نظرم باحاله... البته فقط برای من شاید و در آخر لینک کانال تلگرامی که توی بیو هست رو زدم برای اینکه داستانای قبلی رو ادیت کنم و قرار بدم و همچنین فایل فیک های انگلیسی که معرفی می کنم رو بزارم!!!!!!! پس جوین شدن عموما الزامی نیست حتی برای شما دوست عزیز◡̈ ودر آخرِ آخر پیشاپیش پیش پیش.... عیدتون مبارک❥❥❥
@Khazaninfall مرسی عیدت مبارک باشه بنویس >.< هعییییی میشه میشه باش(。ノω\。)
STRIP POKER . . . MAYBE TOMORROW?? نمیدونم چه جوری دارم می نویسم....ولی ~عرق شرممممم~ تا وقتی تاریخ برای پابلیش ندم، مغزم راضی به همکاری نمیشههههه¯\_ಠ_ಠ_/¯ و در آخر فکر کنم اب و هوا تازه یادشون اومده تو زمستونیم و داره برف میاد... من و این همه خوشبختی محاله فقط همه چیز الان زیادی قشنگه با یه لایه برف❄️❤️
@Khazaninfall واییی من که از خواب بیدار. میشم سریع پرده رو جمع میکنم برفو نگاه میکنمم
@user83258816 ارهههههههه...عشق من برفههههه... دیشب ساعت ۲ صبح داشتم از پشت پنجره فقط بارش برف رو میدیدم....خیلی رویاییهಥ‿ಥ
Both you and this user will be prevented from:
Note:
You will still be able to view each other's stories.
Select Reason:
Duration: 2 days
Reason: