Khazaninfall
:)
armyyyyyyy-777
سلام.خوبی؟
کجایی ازت خبری نیست مردم از نگرانی تو تلگرام هم خبری نیست اگه حتا با یک اکانت دیگه هستی زیر همین برام پیام بزار که خوبی
armyyyyyyy-777
سلاممممممم
خوبییییی؟؟؟
خیلی وقته ازت خبری ندارمممم
ببخشید سراقتو نگرفتمممم
میخام تستت کنممم
بنظرت من کیم؟؟؟
شاید بگی این کیه یهو اومده میگه من کیم من یک آشنام که مجبور شدم یک اکانت دیگه بزنم
(راهنمایی: تو کل بوک هات ازم اثری هست.)
Khazaninfall
جونگهیون:"زندگی همینه داداش کوچیکه....همه چیز همیشه وفق مرادت نیست...یه روزی توت فرنگی و چند روزی هم لیمو بهت میده زندگی!"
جیمین با حرص زیرلب غرید:"پس مثل اینکه من از بچگی باغدار باغ لیموی کارمای کوفتی بودم...هاه..."
جونگهیون:"... برای همین این جمله معروف شده که وقتی زندگی بهت لیمو میده باهاش لیموناد درست کن..."
جیمین دست از له کردن استیک داخل بشقابش کشید و وقتی یه قلوپ از مایه سبز رنگی که الان داداش بزرگ دوست پسرش داشت درموردش حرف میزد نوشید، با پشت دست دهنش رو پاک کرد:"و وقتی که لیموناد این کارمای عوضی رو خوردی پوست لیموش رو می چکونی تو چشمای زشت و بی ریختش تا اون اشغال بفهمه با کی طرفه...نکبت عن دماغ زش..."
با بلند شدن اسمش از زبون کسی که دوست نداشت اون حداقل اینطوری باهاش رفتار کنه -ملقب به دوست پسرش- جیمین چشماشو چرخوند و با بلند شدن از روی میز با عذرخواهی ارومی، همونطور که به سمت دستشویی میرفت غرید:"بهت گفتم یه شانس داری جئون جونگکوک و ببین چطوری هدرش دادی!"
✓قسمت سوم سه شاتی ABCDEF NOT U BUT UR MOM به زودی✓
Khazaninfall
❅پی دی اف هپینس ᵕ̈ در کانال قرار گرفت❅
.
.
.
هشتگ: سبز گوگولی (برگ خوش شانسی ᵕ̈)
Khazaninfall
فیلم چینی دیدن فقط اونجاش که دلم میخواد یه دفترچه بردارم و جملات انگیزشیشون رو توش بنویسم....
.
.
.
چرا هر موقع سریال چینی شروع میکنم، انگیزه می گیرم کل جهان رو فتح کنم؟
ماشاالله همه از دم موفق و خوشبخت و CEO....
.
.
.
قشنگ حالم خوب میشه از رمنس شیرینشون;-)
Khazaninfall
میگن وقتی داری یه چیز رو می نویسی، بعد از یه مدتی انگار خودت روی صندلی توی تاریکی نشستی و داری به صحنه ای نگاه می کنی که شخصیت ها کنترلش رو به دست گرفتن و به ارومی روی صحنه نقش بازی می کنن....
اگه زیادی موقع نوشتن به خودت سخت بگیری و نزاری وارد دنیای تخیلاتت بشی، ممکنه نوشته هات هیچوقت اونی نباشن که توی ذهنت تصورش میکردی...
من هیچوقت ادم احساسات نبودم، یه زندگی معمولی با یه احساس معمولی تر...
هیچوقت خوشم نمیومد مثل بقیه روز اول مدرسه دوستام رو محکم بغل کنم و چند دقیقه همونطوری بمونیم، هیچوقت نتونستم به کسی جمله ی دوستت دارم رو بگم و طرف باید خیلی بهم نزدیک باشه که این رو از روی کارام متوجه بشه(هر چند این جمله رو فقط توی این دنیای کوچک و مخفیانه ی نارنجی رنگم به فندوقام ابراز میکنمᰔᩚ)، ادم رُکی درمورد افکار و احساساتم هستم (با بیان محترمانه)....
ولی فکر نکنم هیچوقت بتونم جملات پُر آب و تابی مثل بقیه ی داستانای قشنگی که نوشته شده و خواهد شد بنویسم...
چون توی تصوراتم شخصیتای داستانام مثل خودمن...
و اگه بخوام زوری اونا رو به کاری وادار کنم نوشته هام در هم ریخته و بی معنا میشه...انگار متنی که نوشتم دوتا نویسنده داشته...
درسته گاهی توی پی نوشت داستانام از خودم به عنوان نویسنده یاد می کنم...ولی توی واقعیت فکر نمیکنم باشم...تا وقتی این بخش ناپدیده قرار نیست به اون مقام دست پیدا کنم⚛︎
با این حال نوشتن حس خوبی داره... طعم آزادی...
امتحان کردنش اعتیاد آوره....
بعد از مدت ها احساس ارامش دارم...ارامش با طعم لیموییᰔᩚ
زرده زرد....مناسب برای رهایی از دست سگِ سیاه افسردگی※
Khazaninfall
همانا ویرایش کردن یه فایل از نوشتنش سخت تره༛̥⃝
فکر کنم صد سال طول بکشه تا پی دی اف مستر جئون تموم بشه દᵕ̈૩
Khazaninfall
فایل پی دی اف һᥱ ᑲᥱ در کانال قرار گرفت
.
.
.
من عاشق چیزای گوگولی امヾ(❀╹◡╹)ノ゙
کانالم رو گوگولی کردم(๑•ᴗ•๑)♡
ლდღෆᰔᩚᰔო~
/)_/)☆
/(๑^᎑^๑)っ \
/| ̄∪ ̄  ̄ |\/
|_____|/
Khazaninfall
@user83258816 نمیخووووووااااادددد چیز خاصی اونجا نیست... صرفا برای کسایی که میخوان پی دی اف داشته باشن اونجا رو زدم...
•
Reply