سلام اگه یه فیک با وایب آبی و ژانر فانتزی و درام دوست دارید خوشحال میشم نگاهی به فیک دوست من بندازید و اگر خوشتون اومد با ووت و کامنت هاتون حمایت کنین :)
-----
_نگاهم نمیکنی، چشمآبی؟... به جرم کدوم گناهم معبودمو ازم گرفتی؟... این همه مدت ازم فاصله گرفتی و هنوز هم فرقی نکردی... تو فرشتهی من بودی؛ کی وقت کردی قلبتو ازم بگیری؟... شاید من اشتباه میکردم... شاید نباید میذاشتم وارد زندگیم بشی!
_آره! نباید میذاشتی... اومدی که همینو بشنوی؟
_دروغ گفتن هم یاد گرفتی؟
_تو زیادی متوهمی... من حقیقتو گفتم.
_با قلبم زیادی بیرحمی، عزیزکرده! یادت نره امروز چقدر شکستیم... قلب من که تکهتکهست، ولی تو به همین تکههای کوچیکم هم رحم نکردی... برای آخرین لحظه فقط یه چیزو از قلبت میخوام: حرفای امروزتو هیچوقت یادت نره... چون تهیونگی که امروز میره، دیگه برنمیگرده!
https://www.wattpad.com/story/397012397?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=gahanbakhshmona
سلام ببخشید اینجا پیام میدم میخواستم بگم که پارت جدید عالیییی بود اصلا نفهمیدم بخاطر قلم تو احساساتی شدم یا بخاطر داستان من هزاران فیک خوندم و کمتر نویسنده ای دیدم که به کارش متعهد باشه یا به ریدراش ارزش بده میدونم حمایت کمه میدونم یه عده بیشعور حمایتت نمیکنن میخوام بگم من تا تونستم فیکت رو تبلیغ کردم ۳ تا پیج دارم تو وات پد از ۳ تاش همیشه ووت میدم کاش بیشتر میشد داد ولی متاسفانه نمیشه و ازت خواهش میکنم فیکت رو ادامه بده چون این دومین فیکی هست که قلبمو واقعا لرزوند و اینکه ازت یه تقاضا دارم اول اینکه به هیچ عنوان جسارت نمیکنم و میدونم داستان روند خودشو داره ولی میشه ازت خواهش کنم که سد اندش نکنی چون واقعا اگه سد اند بشه احتمالا سکته قلبی میکنم و همین. خودتم عالی هستم از همه نظر به امید روزی که این فیکت به یه کتاب تبدیل بشه تا همه بخرن و ازش لذت ببرن ریدرات دوست دارن و همین طور من.