LesyeuxdeMilly

سلام بچها، چپتر جدید از دین برگشته آپ شده!♡
          	I just published "46.First Attempt " of my story " ". https://www.wattpad.com/1364559958?utm_source=android&utm_medium=profile&utm_content=share_published&wp_page=create_on_publish&wp_uname=LesyeuxdeMilly

LesyeuxdeMilly

یه کامبکمون نشه؟
          (وقتی بعد مدتها رمزتو یادت اومد:

Moroides

@LesyeuxdeMilly وات د هکککک پشمام ببین کی اینجاست 
Reply

barry_rose

@LesyeuxdeMilly 
            نشانه های حیات!
Reply

Shideh82

@LesyeuxdeMilly خدااااااااااا وایییییییی خیلی خوشحالم برگشتییییییییی❤️‍
Reply

alirezam812

ببخشید بدونه اجازه وارد مسیج بودت شدم
          
          اگه به ژانر مافیایی علاقه مند هستی و استریت میخونی...
          اگه از دختر فقیر بدبخت و پسر پولدار خفن خسته شدی....
          اگه از فیک هایی خوشت میاد که دختر های قوی دارن......
          حتما یه سر به فیکم بزن
          https://www.wattpad.com/story/368087003?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=alirezam812

Firooze2002

سلام دوست داشتی خلاصه‌اشو بخون>>
          
          همه چیز از جایی شروع شد که امپراطور، کسی که باید پدر صداش میزدم، تصمیم گرفت صیغه‌ی پسرعموی اولم بشم!
          
          من جنی، شاهدخت هفتم گوریو، مادرم یه گیسانگ از سرزمین هانه!
          اون صیغه‌ی مورد علاقه‌ی امپراطوره و منو برادر تنیم مجبور بودیم واژه‌ی نامشروع رو تموم عمر با خودمون بکشیم!
          برای فرار از ازدواج اجباری به سرزمین هان پناه بردم تا برادرمو پیدا کنم!
          اما اونجا درگیر دو شاهزاده‌ی هان، تهیونگ و سهون شدم!
          
          https://www.wattpad.com/story/366062796?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Firooze2002