آغاز از ریخته شدن خون یک نفر بود ولی قربانیان انتقام هنوز هم اطلاعات درستی از جان باختگان نبود مردم کشور های متحد با توی گرداب خون غرق میشدن و نجات دهنده کجا بود؟ خدا جونگکوک کجا بود که میزاشت بندهاش درد بکش کجا بود که نمیشد به این کابوس سیاه پایان داد؟ تهیونگ فرمانده ای کارکشته زیر بار مسئولیت این انقلاب سیاه بود که بین خون و درد فریاد مردم دلش رو تقدیم به گاراگاهش کرد و به خدا چشمای ستاره بارون پسرکش ایمان آورد
https://www.wattpad.com/story/387817906?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=vvvvv_kok
ممنون میشم یه نگاهی بهش بندازی شاید خوشت اومد
کیم تهیونگ و جىٔون جونگکوک تو سن کودکی متهم به قتل عمد میشن و بخاطر اینکه به سن قانونی نرسیدن وارد موسس اصلاح و تربیت که فرقی با زندان یا تیمارستان نداره میشن و چی میشه اونجا همدیگر ملاقات کنن ؟
-------------------------
تکیه داد به دیوار سرد اتاقش
زانوهاش و بغل کرد
یه قطره اشک از چشماش چکید؛)
آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود
روش دوتا پتو بود ولی میلرزید
از سرمای قلب یخ زدش . . .
از شدت قلب درد چشماشو بسته بود
که هیچ چیزی حس نکنه
مدام زمزمه میکرد!
چیزی نیس! اینم میگذره!
عادت میکنی عادت میکنی!
عادت میکنی!!!
I think you'd like this story: "Boy A"Vkook"" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370335533?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
خوشحال میشم نگاهی بندازید :)