taekooky_purple

های کیوتی ببخشید مزاحمت شدم، اومدم یه فیکی معرفی کنم شاید خوشت اومد و سر زدی هوم؟ و اینکه میشه پیج نویسنده رو هم فالو کنی پلیز
          
          تهیونگ معشوق و عزیزترین کسشو از دست داده و توی غم و دردش غرق شده، یه روز فکر خودکشی به سرش میزنه و عملیش میکنه ولی میره تو کما، چی میشه اگه تهیونگ توی خاطرات قدیمش غرق بشه و بهوش نیاد؟ 
          https://www.wattpad.com/story/334817004

lira_2003

سلام لاولی...
          ببخشید وارد مسیج بردت شدم:)
          خوشحال میشم به بوکم سر بزنی
          
          کاپل ها: یونمین، نامجین ، ویکوک
          ( درام، رمنس، انگست، روان شناسی، اسمات)
          
          بخشی از داستان: 
          
          + دوست نداری پژمرده بشم سنیور؟
          
          _ دوست ندارم ژولیت.
          
          + پس بهم لبخندت رو بده. اون درست مثل یه خورشید پر نوره. 
          بهم لبهات رو بده تا برای همیشه سیراب بشم.
          قلبت رو بده تا ریشه هام جایی برای بزرگ شدن داشته باشن. 
          بهم وجودتو بده سنیور!
          
          https://www.wattpad.com/story/284561222?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info℘_page=story_details_button℘_uname=lira_2003℘_originator=k%2FmpbWjdvTmDiHxlvsJdaXllXkQgEtSbrMm2J6TE7WPZpGrstxGTeV8WN6iukARLqLlWrTiUQKT1o77OHoyBWWE4T0Mgt%2B8G0%2BrWhKc1T5vX9yQdSbyoCkrdYoGxQi6m