VK-Cheri

سلام عزیزم ببخشید بی اجازه توی مسیج بوردت پیام میزارم ‌‌..
          من تازه کارم رو توی واتپد شروع کردم و خوشحال میشم اگر دوست داشتید یه سر به فیکم بزنید..
          
          
          
          پسر دستش رو روی سینه مرد مقابلش گذاشت و لب زد : وقتی بچه بودم ارزوی پرواز داشتم ! 
          حس آزادی و سرخوشی وقتی که بین هوا معلقی .. بدون اینکه هیچ فکر و سنگینی احساس کنی "
          قطره اشکی به ارومی از گوشه چشمش چکید و مردمک های لرزونش روی صورت اروم مرد نشست : میای باهم پرواز کنیم ؟"
          
          https://www.wattpad.com/story/374360976?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=VK-Cheri

Teahkook_writer

سلام عزیزم؛  ببخشید که بی اجازه وارد مسیج بوردت شدم و شلوغش کردم .. خوشحال میشم یه نگاه کوچولو موچولو بهش بندازی و مفتخرم کنی .
          
          یه داستان متفاوت از پسری که زندگی اروم و بی دردسرش با ورود دوست پسر مادرش دست خوش تغیراتی میشه و بعد گذشت چند روز ، دیگه اون زندگی اروم و کسل کننده سابق رو نداره .
          
          https://www.wattpad.com/story/318593161?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=library&wp_uname=Teahkook_writer&wp_originator=fC5H18hP%2BnxRA8ZJcCT%2BOPKUkDcCdXdGvJSppUF6%2BbdS3AI3KRdw1ATJp4mIG9enyFl5R7MfaNDgEQ3RrcTz52SmK80E2PaEfM0qqgiXEa%2BDnGlNGT%2FFg%2BOQ4in7mUkB