کسی نمیخواند جز خودم. من ناقصام، تلاش میکنم تکامل پیدا کنم، نمیکنم. عقبگرد میکنم و از چند درجه از نقطهی شروع، پایینتر میروم. با آدمها گلاویز میشوم، نزدیک میشوم و ناگهان چیزی در گوشم میگوید فرار. فرار میکنم. اگر آدمها دور شوند من هم نزدیکتر میشوم.
- somewhere to rely on
- JoinedNovember 17, 2021
Sign up to join the largest storytelling community
or