دیشب باز پرونده یه فیک دیگه بسته شد
بیبی سیتر هم تموم شد
من وقتی میخوام یه کاری رو شروع کنم، با شوق و ذوقم، ولی سر تموم شدنش گریه میکنم. عادت میکنم به زندگی با اون فیک. سر بیبی سیتر، با این نومین من زندگی کردم
همش آپ این پارت های آخر رو به امروز فردا مینداختم، چرا؟ چون نمیخواستم تموم بشه
ولی خب شد و میدونم دلتنگش میشم
میدونم، الان طلوع باد (waind of the dawn) هس و اینم نومین هستش منتهی نومین فرق میکنه و عشق میکنم با این فیک. و بزودی هم فیک جدیدی به اسم Arcane اضافه میشه
نمیدونم که ژانر فیک جدید رو خوشتون میاد یا نه. این ژانر مورد علاقه خودمه و خب یجورایی تا الان فهمیدم که ممکنه کمتر کسی خوشش بیاد. به هر حال این فیک جدید هم چیزی هستش که بعد مدتها باعث شده که من دست به نوشتن بزنم. همیشه کار ترجمه انجام میدادم، ولی این فیکِ راز (Arcane in) باعث شده که من نوشتنو شروع کنم و خب استرس هم دارم. و حین نوشتن از چندین نفر کمک میگیرم و براشون میفرستم تا اشکالی ایرادی چیزی نباشه
بخاطر تموم حمایت هاتون ممنونم
روزی که ترجمه فیک رو شروع کردم فقط دوتا هدف داشتم.
1: قوی تر کردن زبانم
2: تنوع دادن به فیک های انسیتی
هیچ وقت فکر نمیکردم حمایت بشه... با لوندر شروع کردم و هربار که میومدم واتپد با استرس ووت و ویوهارو چک میکردم... فکر نمیکردم اینقد بالا بره... ولی با حمایتای شما من هربار سورپرایز میشدم
بیبی سیتر و 783روز، دومین و سومین کارم بود...783روز یه فیک کوتاه بود و تموم شد و هنوز بیبی سیتر ادامه داره...
و امروز که اومدم واتپد، شوکه شدم...ویوهای بیبی سیتر به یه کا رسیده و من باز هم عاشق تک تک شما شدم...
بخاطر تموم حمایتاتون خیلی خیلی ممنونم و عاشق تک تکتونم =) بخاطر همین عشفی که میدین تموم تلاشم رو میکنم تا قویتر ادامه بدم