palidus

_ اینقدر تلخ بودن حالت رو خوب می‌کنه؟
          _ اگه شما رو ناراحت می‌کنه و باعث می‌شه عقب بایستید،... بله.
          _ عقب می‌ایستم... دور می‌ایستم... مثل همه‌ی این مدت.
          _ همیشه دیر اومدی... مثل ابراز همدردیت بعد از سه ماه... دیگه دردی نیست که همدرد بخواد... خیلی وقت هم هست که دیگه منی نیست که تو رو بخواد.
          https://www.wattpad.com/story/401838119?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=palidus

yasamis1920

سلام اگه یه فیک با وایب آبی و ژانر فانتزی و درام دوست دارید خوشحال میشم نگاهی به فیک دوست من بندازید و اگر خوشتون اومد با ووت و کامنت هاتون حمایت کنین :)
          -----
          
          _نگاهم نمی‌کنی، چشم‌آبی؟... به جرم کدوم گناهم معبودمو ازم گرفتی؟... این همه مدت ازم فاصله گرفتی و هنوز هم فرقی نکردی... تو فرشته‌ی من بودی؛ کی وقت کردی قلبتو ازم بگیری؟... شاید من اشتباه می‌کردم... شاید نباید می‌ذاشتم وارد زندگیم بشی!
          _آره! نباید می‌ذاشتی... اومدی که همینو بشنوی؟
          _دروغ گفتن هم یاد گرفتی؟
          _تو زیادی متوهمی... من حقیقتو گفتم.
          _با قلبم زیادی بی‌رحمی، عزیزکرده! یادت نره امروز چقدر شکستیم... قلب من که تکه‌تکه‌ست، ولی تو به همین تکه‌های کوچیکم هم رحم نکردی... برای آخرین لحظه فقط یه چیزو از قلبت می‌خوام: حرفای امروزتو هیچ‌وقت یادت نره... چون تهیونگی که امروز میره، دیگه برنمی‌گرده!
          
          https://www.wattpad.com/story/397012397?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=gahanbakhshmona

yasamis1920

سلام ببخشید مزاحم شدم دوستم تازه شروع به اپ کرده لطفا نگاهی بندازید نویسنده به ووت و حمایت و کامنت هاتون نیاز داره:)♡
          
          قسمتی از فیک 
          
          تلخ ترین لبخند رو زد
          _عاشقی کردم فرشته....آدمش بودی؟ دیوونگی کردم فرشته....مطمئنی دیوونگی بلد بودی؟....توکه این قلبو زیر پاهات له کردی پس چرا از درد مینویسی عزیز کرده قلبم...میبینی ؟ زیر پات لهم کردی پس چرا هنوزم چشم هاتو میپرستم...
          
          _از درد نوشتم چون شنوای درد رو نداشتم...به این تن نگاه کن حتی خودش هم خودش رو نمیشناسه...هیچکس این قلب رو نفهمید حتی خودش! تو درد کشیدی اما دردی که این قلب کشید مرحمی نداشت
          
          https://www.wattpad.com/story/397012397?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=gahanbakhshmona

ZahraVahidi1

هلو هانی
          
          ببخش که بدون اجازه وارد مسیج بوردت شدم،خوشحال میشم یک سر به بوک من هم بزنی❤️
          
          
          
          
          
          I think you'd like this story: "love in the night |Vkook" by ZahraVahidi1 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/336563574?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=ZahraVahidi1