pkami14

Esraadmin2

اگه یه نویسنده‌ای یا قصد قلم دست گرفتن داری حتما یه نگاهی ب این بوک بنداز
          
          اگه یه ریدری حتما ب این بوک ی نگاه بندا
          
          اگه هیچکدوم نیسی پس حتما حتما ی نگاهی ب این بندا
          خلاصه ی نگاهی بندا⁦^_^⁩
          
          I think you'd like this story: "اینطوری ننویس!!!" by _esra13 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/311081186?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=_esra13&wp_originator=DrskoxmbYm9LWkTmzh3l4M8RZ5x31dABSHzn4zH5Z6b5Dk1%2F6LJi0tMK2%2Fy99Jf603FzwmQXtoyi6iFxnHTB1C6K%2BKt%2Fbh2uWsVceIkUqP3ZtUp6gk06veBzHHj4VPb%2B

honey138429

سلام 
          شمارو دعوت میکنم به فیک جدیدم امیدوارم بخونید و خوشتون بیاد  
          با حضور : 
          جونگ کوک 
          کاترین 
          هانا 
          شوگا 
          تهیونگ 
          و اعضای دیگر بی تی اس ❤ 
          کاپل ها رو نمیگم خودتون ببینید ❤ 
          ژانر : رمانتیک 
          دختر پسری  
          قسمتی از رمان : 
          خوابم میومد نیمه هوشیار بودم با اخرین چیزی که یادم اومد از جام پریدم 
          _هانااااا 
          با جای نا آشنایی رو به رو شدم که حتی یه درصدم برام آشنا نبود 
          یه اتاق تیره که از رنگ صرمه ای و قهوه ای و مشکی تشکیل شده بود 
          _من ...
          با باز شدن در حرفمو قطع کردم و با وحشت و تعجب به کسی نگاه کردم که اومد داخل 
          _چه عجب بیدار شدی 
          _ تو دیگه کی هستی ؟ 
          پایان خوش  
          https://www.wattpad.com/story/297249985?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=honey138429&wp_originator=KC4FQavmFWYlSpLOUkqKW1nHWT4PtWRuxP6EnCKYCZaVRA45F2le%2B2L6uesqc1uIPIjvY%2Fz1fRB3zNgONt7kM9VZdQB82yShWmyAtAgsNVJc3fcDAHcx6tT6aJB9jrMQ
          

sam_hanoul

سلام ^o^ 
          من یه تازه کارم. خوشحال میشم به داستانام سر بزنی. شک ندارم خوشت میاد.
          •-•-•-•-•-•-•-•-•
          مین یونگی، معروف ترین جراح مغز و اعصاب سئول، در بیمارستان گونگیل مشغول کار است. 
          او مردی موفق ولی سرد و بی احساس است که همه به او به عنوان موجودی یکدنده نگاه میکنند. 
          اما کسی خبر ندارد که این ظاهر سرد فقط برای دفاع از ترس ها و کابوس هایی ست که یونگی به دوش میکشد.
          ولی بعد از مدت ها، با وارد شدن هان جی هیون، رزیدنت سال اولی به بیمارستان گونگیل، ممکن است یونگی سپر دفاعش را پایین بیاورد و قلب سردش را به دستان گرم این دختر بسپارد؟
          •-•-•-•-•-•-•-•-•
          + تو هدیه ی منی جی هیون. کسی که منو از عالم سیاهی و درد بیرون کشید. کسی که با چشماش، چشمای سردمو گرم کرد. کسی که روی گونه هام دست کشید، تا رد اشک هامو پاک کنه. برعکس بقیه که روش سیلی میزدن....
          
          https://www.wattpad.com/story/284577647?utm_source=android&utm_medium=whatsapp&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=sam_hanoul&wp_originator=T0oabpGuOUDnXgMi7oKZDshUFNnVoKvY4E4jveBBx%2FCnfd25y%2FcozyMtd2vxM9QTXF6yRSnE2FPV1RvnnZFQj1Gi%2B0pXug5xBYnmd%2BytJigGAMzVD6gC7LtA2HweoMT2

min_shougol

فیکشن:▪|شیفت|▪
          
          مشکل اینجا بود که من دیر متوجه شدم..
          جهان شیرینی که با تو بودن برام معنا کرد، اعتیاد آور تر از چیزی بود که کنترل مست نشدنش دست من باشه..
          جونگکوکم؛
          من حوایی شدم که سیب ممنوعه برام شیرین ترین وخواستنی ترین گناه دنیا شد..
          و مشکل درست همینجا بود.. خواستن تو!
          
          
          کاپل: { تهکوک}
          ____
          
          خب می‌تونم این اطمینان رو بتون بدم، فیکشنی نیست که الکی وقتتون رو باش هدر بدین:)
          اگه دوست داشتین یه سر به بوکم بزنین، اولین فیکشنی نیست که می‌نویسم، اما اولین ویکوکمه، به حمایت نیاز دارم❤️
          
          https://www.wattpad.com/story/302382834?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=PhoenixPark2&wp_originator=Bg3j8Ab3gGAWnm9IK%2Fl0%2BSsOTE39zs%2BDcALAQDiOFaceon9XJcTLe8n5uytK%2BVCg3KLf9QadhqvWlOeh5UBZvpZPR0HCCemw5JGVFiNXw%2B8qazfjvfruee4DrCAwGLpY