MaryamN886

سلام سلام
          	فیک جدیدمون به اسم هیم آپش شروع شده، طرفداری قلمِ دارک لایف، هیم برای شماست :))))
          	
          	https://www.wattpad.com/story/374313699?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=MaryamN886

AsraRasa

@MaryamN886 امید وارم مث قبلی پایان اش نباشه و سه ماه یه بار آپ نشه
Reply

jkscorp

• Devil Kins 
          
          پارک جیمین، جانشین مخفی امپراطوری پارک‌ها که به مدت بیست و دو سال هویت و اطلاعاتش پنهان بود، بعد از مرگ خانواده‌اش توسط اداره‌ی پلیس بازداشت و به حبس ابد محکوم می‌شود. 
          با پیشنهادی که کیم نامجون، افسر عالی رتبه‌ی کره‌ی جنوبی به او می‌دهد، مغزش را به کار انداخته تا دوباره در مسیر قرار بگیرد و راهش را به سمت جئون جونگکوک و رقیبش، کیم تهیونگ باز کند.
          
          • برشی از متن:
          من چیزی شبیه به قهرمان زندگیت نیستم که از دست آدم بدها نجاتت بدم، پارک جیمین! 
          دنیا شبیه داستان‌هایی نیست که مادرت قبل خواب برات تعریف میکرد.
          
          • Couples: Vkook / Kookmin / Vmin
          
          • Genres: Dark / Harsh / Smut / BDSM / Action / Crime / Mystery
          
          https://www.wattpad.com/story/278980633?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=jkscorp

jkscorp

جئون جونگکوک، راننده ی معروف ماشین های مسابقه ای که هر لحظه از زندگی‌اش را در معرض سرعت گذرانده و همیشه نیازهای شهوانی و هیجان بر احساساتش غلبه کرده، ضعف داشتن در مقابل تهیونگ، رقیبش هیچوقت جزئی از تصوراتش نبود.
          
          https://www.wattpad.com/story/371045844?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=busantownroad

DejavuRaven

سلام عزیزم؛روزت به‌آرامشِ پرواز شب‌تاب‌ها روی دریاچه‌ی قو~!
          من یه ادیتورم؛میتونم برات کاورِ فیکشن‌ها و کارهای قشنگتو همونطور که خودت دوست داری با بالاترین کیفیت و جزئیات و کمترین قیمت ادیت بزنم:)✨️
          چندتا از نمونه‌هاشم توی صفحه‌ی خودم هست~
          خوشحال میشم اگه بتونم فیکای دوست‌داشتنیتو خوشگل‌تر و جذاب‌تر کنم برات

GNorthman

معذرت می‌خوام که بدون‌اجازه اینجا پیام می‌زارم، ولی تازه تصمیم‌گرفتم اولین‌فیکم رو بنویسم(: زمان‌زیادی روش گذاشتم و براش واقعاً زحمت‌کشیدم؛ پس خوشحال‌میشم اگه با «تناقض» همراه‌بشی.
          عشق و آرامشی که بعداز مصیبت و درد وارد زندگی‌اون می‌شد، باعث این تناقض‌شیرین بود!
          
          -تناقض-
          اون خونواده‌ش رو، پدرومادرش رو از دست داده‌بود اما حالا خانواده‌ی جدیدی در انتظارش بود.
          بعد این‌ اتفاقات پیش‌بینی نشده، چه‌کسی قراربود همسر اون امگای‌زیبا باشه؟! تهیونگ یا جونگ‌کوک؟!
          همه‌چیز از بعد اون‌امتحان شروع‌شد...
          https://www.wattpad.com/story/384857859?utm_source=android&utm_medium=ir.eitaa.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Lemon_JM