یه خوابی دیدم که هیچوقت دلم نمیخواست ازش بیدار شم
خواب دیدم تو یه جایی مثل کتابخونهام ولی همه چی داره و خیلی بزرگه
بزور دارم دنبال کتاب heartstopper میگردم و فقط جلد سومشو پیدا کردم
رفتم از یکی از مامورای اونجا که به بقیه کمک میکردن پرسیدم طرف از این زنای حجابی بود
بهم گف برو این کتابو بنداز سطل زباله دیگه هم دنبالش نگرد
منم رفتم گذاشتمش تو کیفم انقد گشتم تا بقیه جلداشو پیدا کنم
همونجا تو خواب انقد ذوق کرده بودمممممم داشتم میمیردم وایییی