سالهای سال دو امپراطوری به نام والیا و آرکادیا در همسایگی هم وجود داشتن اما مردم والیا از وجود امپراطوری دیگه کاملا بیخبر بودند. چون آرکادیا توسط جادوی سیاه از دید انسانها مخفی شده بود. تا بالاخره با وارد شدن زنی از امپراطوری والیا به آرکادیا راز جاودانگی آنها فاش شد! اما آیا این جنگ بیهوده نبود؟ آیا جاودانهها همیشه برنده نمیشدند؟ شاهزاده جونگین داشت چیزی رو از مردم پنهان میکرد، اونم اینکه جاودانگی ساکنین آرکادیا در خطر بود و جونگین مجبور بود با والیا متحد بشه تا این جنگ رو هر چی سریعتر تموم کنه.
https://www.wattpad.com/story/367951334?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=ArxshxStylinson
این فیک رو از دست نده لاو
مافیایی انتقام سخت▪️ کینه خشونت
این فیک دارای صحنه های اسمات و خشونت زیادیه .
بکهیون یه دزده که طی یه اتفاق عاشق چانیول میشه . اما یه حقیقت بزرگ رو نمیدونه . چانیول رئیس پلیسه و از بک یه کینه خانوادگی و قدیمی داره. بک نمیدونه این عشق نیست، یه انتقام از طرف چانه. چانیول میخواد با چه روشی از دشمن کوچولوش انتقام بگیره؟
_ازت متنفرم اما فقط مال منی
https://www.wattpad.com/story/257811144?utm
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.