Sign up to join the largest storytelling community
or
Stories by NAZANIN MANSORI nazanin
- 2 Published Stories

دیـــگه دیــر شــده
8
1
3
و اما یک قتل، یک مرگ عاشقانه تقدیم به نگاهای سردت
گفتن (دوست دارم تو) دیگه فایده ای نداره وقتی ک دیگ خیلی دیر...

❄️تماس بی پاسخ آغوش تو ❄️
8
2
1
사랑해
진짜로 , 미친듯이 , 깊게🥂
گاهی باید بی تحرک بود در لحظه ای ک میدانی آرامش در تو نفوذ پیدا کرده...
چشمانم بسته بو...