NCEM3ID_TIBOACS8
موقت خب سلام ... اینجا کسی منو نمیشناسه به هیچ وجه . منم هیچکسو نمیشناسم . پس میتونم با خیال راحت حرف بزنم ... از هر چیزی که نمیتونم توی دنیای واقعی کسیو پیدا کنم که باهاش درموردش حرف بزنم ولی به نوعی اشتباه نکرده باشم ... بچه ها من دوساعت دیگه قراره تو بخش اعصاب و روان یه بیمارستان بستری شم واسه هفت جلسه شوک درمانی ... واقعا خیلی دلم گرفته و میترسم ... خیلی حس تنهایی دارم ... حتی با این که خانوادم هوامو دارن ... این دکتره بهم گفت مشکلم اسکیزوفرنیه ... و من سالهاس با این مشکلی که هر روز یه اسمی روش میزارن و نمیتونن درمانش کنن درگیرم ... انقدری که یبار خواستم خودمو خلاص کنم ولی نشد بردنم بیمارستان ... اصلا نمیدونم کسی اینو میبینه یا اهمیت میده یا کار درستیه که اینجا نوشتمش یا نه یا اصلا چرا دارم براتون مینویسمش ولی خب ... گفتم شاید یسری حرفا گفتنش به دل ادم نمونه خیلی بهتر باشه ... خواستم دلمو به دریا بزنم ... راستش واقعا غمگینم :) واقعا جوابمو ندین چون احتمالا تا اخر این جلسات سراغ گوشیم نیام ... راستش واقعا حتی شهامت و تحمل ندارم حرفای امیدوار کننده بشنوم ... نمیدونم ... نبودن من هیچوقت هیچ جا حس نمیشه ولی تا یمدت کوتاهی خداحافظ :)♡