Naanaa_01

وقتی دبیرستانی بودم، یکی از رویاهام این بود که دختر مستقلی بشم، اونقدر مستقل که دیگه والدینم گوشیمو چک نکنن و بتونم واتپد رو در قالب یک اپ دائم و معمولی روی گوشیم داشته باشم :)) 
          	۲ سالی هست که دیگه دبیرستانی نیستمو رویامم به حقیقت پیوسته، اما این من، دیگه من سابق نیست و مثل یک اسباب بازی، خراب شده. 
          	سال تا سال واتپدو باز نمیکنم، نمیتونم...
          	زندگی واقعی انقد چالش و درگیری داره که دست و دلم دیگه به خوندن نمیره... 
          	در واقع تقریبا هیچ زمانی ندارم براش، دغدغه ها یک لحظه رهام نمیکنن...
          	گویا به بزرگسالی دچار شدم، حوصله خوندن کتاب رو هم ندارم، چه برسه به فن فیکشن های زیبایی که زمانی باهاشون زندگی میکردم... 
          	گاهی دلم میخواد همون بچه دبیرستانی ای باشم که یواشکی و با استرس فن فیکشن میخونه. 
          	
          	نانا
          	نفس های آخر زمستون ۱۴۰۳

Naanaa_01

وقتی دبیرستانی بودم، یکی از رویاهام این بود که دختر مستقلی بشم، اونقدر مستقل که دیگه والدینم گوشیمو چک نکنن و بتونم واتپد رو در قالب یک اپ دائم و معمولی روی گوشیم داشته باشم :)) 
          ۲ سالی هست که دیگه دبیرستانی نیستمو رویامم به حقیقت پیوسته، اما این من، دیگه من سابق نیست و مثل یک اسباب بازی، خراب شده. 
          سال تا سال واتپدو باز نمیکنم، نمیتونم...
          زندگی واقعی انقد چالش و درگیری داره که دست و دلم دیگه به خوندن نمیره... 
          در واقع تقریبا هیچ زمانی ندارم براش، دغدغه ها یک لحظه رهام نمیکنن...
          گویا به بزرگسالی دچار شدم، حوصله خوندن کتاب رو هم ندارم، چه برسه به فن فیکشن های زیبایی که زمانی باهاشون زندگی میکردم... 
          گاهی دلم میخواد همون بچه دبیرستانی ای باشم که یواشکی و با استرس فن فیکشن میخونه. 
          
          نانا
          نفس های آخر زمستون ۱۴۰۳

mohadeseh8897

عشق مقدس است همچون نام مریم در انجیل!
          و من، به زنجیر کشیده شده در این بند گرفتارم
          در لای به لای تارهای مواج موهای تو 
          غرق شده در قهوه ای تلخ چشمان تو 
          و در عطش بوسیدن یاقوت های سرخ تو
          در حسرت دوستت دارم های تو 
          مجنون و دیوانه همجنس خود...
          
          _________________
          
          +خفه شو!
          
          +خفه شو عوضی!
          
          +بسه دیگه بسه!
          
          +من یه آشغال منحرف نیستم!
          یه روانی کثیف نیستم!
          یه هوس باز کریه نیستم!
          مریض نیستم!
          نجس نیستم!
          
          +من فقط دوست دارم لعنتی همین!
          میفهمی؟دوست دارم!
          
          +من..فقط...دوستت دارم....
          
          __________________
          
          تهیونگ پسریه که به خاطر گرایشش از خانواده طرد شده و جونگ کوک؟...میدونید..اون حالش خوب نیست...
          
          
          [ بوسیدن تو ]
          
          https://www.wattpad.com/story/367462197?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=mohadese8897
          
          به حمایت نیاز دارم، دوس داشتی سر بزنن:)

ashen0_0

با اجازت (:
          این اولین بوکه نویسندست-_•
          خیلی دوست داشتم بخونیش و نظرت رو راجبش بهم بگی.
          ژانرش کلاسیکه و راجب یه خواننده اپرا و اهنگساز جوونه که تازه به ایتالیا سفر کرده و کلا سر و کار داستان با دنیای موسیقیه.♡♡♡
          
          https://www.wattpad.com/story/323410761?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=ashen0_0&wp_originator=Nk2dAtMd%2FFDJtXB3OoT47P2E4OqsvKA5D9FtaziDXdcw5ujxaMecV7RbPtj51RS0I8ZANISDDIxMHRcnyGV90MhFJ153WZPyvqmyHW8Jw1bkr5oz%2BicTWiXi0ggGRmHq

Naanaa_01

@ashen0_0 ممنونم❤ حتما بهش سر میزنم 
Balas