Nilo_o

خیلی یهویی دلم تنگ شد :(
          	چقد الکی الکی نزدیک دو ساله که از اخرین پابلیش گذشته 
          	

Nilo_o

@delaraam_fanfic 
          	  سلام عزیزم
          	  من نوتیف واتپدمو بستم، عذرخواهی میکنم انقد جوابتو دیر میدم 
          	  قلبا خودم هم خیلی دلم میخواد دوباره یه چیزی بنویسم اما انقد درگیری زیاده و فاصله گرفتم که شروع دوباره سخت شده واسم
Reply

delaraam_fanfic

@Nilo_o نیل، چرا دیگه اپ نمیکنی؟ مطمئنم کلی ایده ناب داری. ولی چرا نمینوسی؟ من یکی که بشدت منتظرتم
Reply

Fikaorever

@Nilo_o دل مام تنگ شده خب :<
Reply

Nilo_o

خیلی یهویی دلم تنگ شد :(
          چقد الکی الکی نزدیک دو ساله که از اخرین پابلیش گذشته 
          

Nilo_o

@delaraam_fanfic 
            سلام عزیزم
            من نوتیف واتپدمو بستم، عذرخواهی میکنم انقد جوابتو دیر میدم 
            قلبا خودم هم خیلی دلم میخواد دوباره یه چیزی بنویسم اما انقد درگیری زیاده و فاصله گرفتم که شروع دوباره سخت شده واسم
Reply

delaraam_fanfic

@Nilo_o نیل، چرا دیگه اپ نمیکنی؟ مطمئنم کلی ایده ناب داری. ولی چرا نمینوسی؟ من یکی که بشدت منتظرتم
Reply

Fikaorever

@Nilo_o دل مام تنگ شده خب :<
Reply

park_michax

سلاممم امیدوارم ناراحت نشی بدون اجازه اومدم مسیج بوردت^-^
          این بوکم نیاز به حمایت داره
          خوشحال میشم یه نگاه بهش بندازی و به ریدینگ لیستت اضافه کنی✨
          https://www.wattpad.com/story/330631459?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Min_seulgix&wp_originator=7TrRVQimjJmYorRNGDxyJRbwWccEP7Mq2ysPGCqlAJpnccwoeIiccqhdF%2FUJOQs5o1uXAhvf3%2FtgI1v8MHwofNdny0nLz%2FP6C20NugFt65MdktXh7rtu1Oq1l%2BdvRHBw
          

Nilo_o

این ایده ی مینی فیک داره به مرحله ی رفتن روی کاغذ میرسه اما واقعا وقتش نیست -_-

Nilo_o

@Fikaorever 
            *در خود جمع میشود* باشه 
Reply

Fikaorever

@Nilo_o واااااااقعا وقتش نیست بیا آدم باشیم 
Reply

Nilo_o

@Stardust_story 
            کاملا در جریانم استاد : )
Reply

Felicitaviola

ادمینِ جان سلام ♡ با اجازه 
          میخواستم هر کسی که از اینجا رد میشه رو به واسیلیسایِ جنگ زده ام دعوت کنم ♡
          (کوکمین/ویمین)
          انگست/رمنس(اسمات)
          
          
          " به قهوه ی این تن عادت میکنی ..
          اعتیاد میشم برات .
          بهم بخند تا مثل یک ماهی که گذشت تو رو زندگی کنم 
          بهم تن بده تا تو رو زندگی کنم جیمین 
          بزار بهت نشون بدم رد بوسه هایی که از لمسشون فرار میکنی چه طور میتونن روی پوستت بنشینن ..
          
          باور کن ..
          ترسِ شیرینی داره  ..
          این که در انحصارِ من باشی   "
          
          
          https://www.wattpad.com/story/305148852?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading_part_end&wp_uname=Felicitaviola&wp_originator=d%2B028jfWAcJvsS7h1pHJVSHBZCGBrVE5CgBnztDRgq2E9z7NUqo8R2V6CwPBH%2FBBRI4jARNlDQYBEwhOhyuxuR%2BDcnSexGLSgybWBik03qZISwwIc38Tx%2Fi2sh1hKnwL
          برای اشنایی با داستان "حرف دل " رو بخونید 

ayda7b

صلام♡
          ادمین جان میخواستم با اجازت فن فیکشنم رو اینجا بزارم که اگر کسی خوشش اومد ببینه..
          
          https://www.wattpad.com/story/303530422?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=ayda7b&wp_originator=Z8ypGTAgSiRUOEzkEoNMj8TSG%2Bahc8Q2%2Frbh%2FugULeAM3PbbRg8PSlkgn4tRW%2FTTSlPfNgNvXgngr0EY%2F9o6RxfDO9hJQhUKWphAOOQ09W5MCpLp54aSf7h%2FtLoM4JI5
          
          Kookmin
          Asmat..Romans..daddy King.. BDSM...
          Farie: sope/vmin/namjin