جلوی در سلف تو راه پله دم پنجره وایساده بودم منتظر ریحانه بودم از دستشویی بیاد بعد پایین بود به بالا نگاه کرد منو دید بعد لبخند زد منم لبخند زدم اومد بالا بعد تا این بیاد بالا ریحانه اومد ما از کنارش تو راه پله رد شدیم رفتیم دور میدون نشستیم کنار مهدیه و سینا بعد دو سه دقیقه سر خرو کج کرد اومد پیشمون خیلی گوگولی و مظلوم بود T---T