
moonriver85
Link to CommentCode of ConductWattpad Safety Portal
زندگی همیشه درحال سوپرایز کردن ماست.. مثل وقتی که تو اوج تاریکی و سیاهی،بهت یه هاله ی نور برای دوباره امیدوار شدن نشون میده.. و کمکت میکنه که باز خودتو پیدا کنی و باز به زندگی دلخوش بشی.. برای لحظه ای هم که شده،تموم مشکلاتتو فراموش میکنی.. میون اون همه تاریکی و سیاهی،من برآورده شدن رویامو دیدم.. و نزدیک شدن بهش..در اوج ناباوری! هنوز هم فکر میکردم یه خوابه..خوابی که هیچوقت دلم نمیخواد ازش بیدار شم.. ولی من دلم میخواست حالا حالاها خواب بمونم و غرق این رویای خوش بشم و بهش دل ببندم.. گاهی یه رویا میتونه تموم زندگیت بشه و تو رو از سیاهی محض نجات بده.. گاهی هم میتونه خود اون رویا تبدیل به یه کابوس بشه و بیشتر تو سیاهی غرقت کنه.. من اسمشو گذاشتم "مرگ تدریجی یک رویا"..! https://www.wattpad.com/story/392563421?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85