Ophelia_moon_uranus

پارت جدید و شایدم آخر دست نوشته ها آپ شد

Dark_Mind_Fics

          https://www.wattpad.com/story/381723937?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=HooramAkuma
          سلام ببخشید بی اجازه تو مسیج بورد شما پیام میذارم امیدوارم دلخور نشید ❣️، هورام هستم و تازه شروع کردم به آپ داستان هام تو واتپد و کم تجربه ام توش اما خیلی خوشحال و بسیار ممنون میشم اگر افتخار بدین و فیک منم بخونید و با نظرا و حتی انتقاد های خوبتون خوشحالم کنید مرسی 

Ophelia_moon_uranus

@HooramAkuma 
            سلام قشنگم
            حتما
            بعد امتحاناتم میخونمش
            موفق باشی ♡
Reply

Dark_Mind_Fics

@Ophelia_moon_uranus مرسی مهربون
            منتظرم پس
            موفق باشی تو امتحانات ᰔᩚෆ
Reply

ZahraD88

سلام عزیزم ، متاسفم برای این که بی اذن شما این پیام رو توی مسیج بردتون میذارم ،
          اما دوست داره این هستم که شما ، صندوقچه افکار من رو بخونید و نظرتون رو در موردش بدید
          https://www.wattpad.com/story/366094499?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=ZahraD88

Ophelia_moon_uranus

@ZahraD88 راحت باش قشنگم
            حتما بعد امتحاناتم میخونمش
            همینجا نگهش میدارم که یادم نره!♡
Reply

PAMatthiasRK

رد های کبودی و چنگ روی بدن عزیز کرده‌اش عجیب تو ذوق می‌زد. درد فشرده شدن قلبش اونقدری بود که اخم غلیظی بین ابروهاش بنشونه.
          - مثل زمانی صدام کردی که بی پناه بودی پسره من... چیشد... یعنی من خوب مراقبت نبودم؟!
          https://www.wattpad.com/story/385298233?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=PAMatthiasRK
          
          برای علاقه چندانی کاپل های #یونمین #نامجین #کوکوی در ژانر های جنایی پلیسی و اصمــ‌ـات.
          
          با عرض پوزش برای پیام گذاشتن در مسیج بوردت زیبا.