Sign up to join the largest storytelling community
or
Story by 𝖯𝖺𝗋𝗆𝗂𝖽𝖺
- 1 Published Story
𝖲𝗉𝗂𝖽𝖾𝗋 | 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑
182
19
5
-ازت خسته شدم.
با خارج شدن این حرفها از بین لبان او، پسر به خود لرزید. باورش نمیشد؛ دیگر کارش تمام شد؟ &quo...
#3 in روانی
See all rankings