یکی از کلمه هایی که دلم نیومد استفاده کنم
کلمه هیل باله
که نویسنده عزیز تو داستان وال بروکر فک کنم استفاده کرده
جالب اینجاست اون موقع خیلی ها از هم کلمه کش میرفتن
چون واقعا پیدا کردن و اسم ذهن خلاقی میخواد
ولی هیچ کس از این اسم استفاده نمیکرد جون معنی نمیداد
ولی درواقع نویسنده ایتکار جالبی به کار برده بود
کامه هیل در زبان لری به معنی شفاف و شیشه ای هست
همه اون موقع برای اینکه داستان زیباتر بشه از کلمان انگلیسی زبان های خارجی عجق و وجق استفاده میکردن
ولی این دوستمون از زبان لری استفاده کرده بود(البته اگه اشتباه نکنم چون درست یادم نیست)
گفتم داستان دو تکمیل میکنم
و بعد تو یه اکانت دیگه آپ میکنم
هنوز آپ نکردم
ولی این کارو میکنم
من بعد از اون بار ۳ بار دیگه داستان رو کامل نوشته و عوضش کردم
و الان فصل ۲ اش شروع کردم
وقتی تموم بشه انجامش میدم
ولی من چرا اینهمه تلاش کردم
که چی بیام هزینه بگیرم؟
یا همچین چیزی
ابدا
میدونم شرایط اقتصادی بده
زندگی سخته
ولی این واقعا جالب نیست
واتپد بستری برای رایگان به اشتراک گذاشتن ایده های نویسندگی و رایگان حمایت کردنه
تا نویسنده های جوون رشد کنن
این چیزی که تازگی ها تو واتپد مد شده واقعا جالب نیست
و حتی باعث میشه بعد عمری اومدن به وانپد آدم دست و دل خوندن هیچ کاری رو نداشته باشه
به هر حال به نظرم اینکار هارو تو تل بیشتر انجام میدن و راحتتره
لطفا همونجا انجامش بدین
و هی نیاین نگین
مگه کارم اینقدر ارزش نداره
یا چی
این حرفتون توهین به نویسنده های دیگس کار اون
ها هم ارزشمنده و وقت صرفش میشه
خطاب به اون دسته از نویسندگان از خود راضی واتپدی
برای دل خودمه قطعا میدونم اونا اینو نمیبینن و یا هیچ کس دیگه ای
فوشم ندید
حدود ۶ یا ۷ سال پیش بنده آرمی شدم
و حدود ۵ سال پیش
به صنعت فیکشن پا گذاشتم
اوت زمان هنوز نویسنده های واتپد خام بودن قلم ها هم همینطور
هر کسی تلاش خودش رو برای نوشتن میکرد
یه قلمش قکی تر میشد یا نمی تونست و ول میکرد
کسی به کسی گیر نمیداد که چرا شروع کردی یا چرا اطلاعاتت درست نیست ناقصه یا هر چی
منم اون موقع واقعا فیکشن زیاد میخوندم تو ۳ روز یه فیکشن مثلا ۲۰۰۰ صفحه ای رو تموم میکردم
به هر حال
اون موقع دنبال یه نوع داستانی میگشتم که جال و هیجان انگیز باشه جوری که تو خاطره ها بمونه
ولی پیداش نمیکردم اون چیزی که مد نظرم بود
یکی از دوستان گفت وقتی پیدا نمیکنی خودت شروعش کن
منم شروع کردم بع ایده پردازی حدود ۶ یا ۷ ماه درگیر لوکیشن ها و اینا چه چیزی میخوام بنویسم
چجوری بنویسم و اینا بودم حدود ۱۰ پارتی نوشته بودم
داستان دنیایی که باید از کل می ساختم دنیایی که وجود خارجی نداشت
به یکی از قدیمی های واتپد نشونشون دادم و خوب واقعا راضی بود خیلی زیاد از قلمم تعریف میکرد و اینکه مشتاق بخونه
منم ۲دپارت آپ کردم
ولی مشکلی پیش اومد و نتونستم بقیش رو به مدت ۴ ماه آپ کنم
وقتی برگشتم تا ادامه رو بنویسم داستان واقعا در اون لحظه برام خیلی بچه گانه اومد
ساخت و پرداخت داستان برای دنیای عادی یا روز مره سخت نیست و ۶ ماه تحقیق براش کافیه ولی چیزی که من میخواستم بنویسم فرای این بود من می خواستم یه دنیا خلق کنم
و واقعا کار سختی بود ساعت ها پای سیستم نشستن و هزاران کاغذ خط خطی کردن
حتی جوری بود که از بقیه فیکشن هایی که خونده بودم بعضی اسم ها رو کش رفته بودم
ولی واقعا بعدش دلم نیومد ازشون استفاده کنم
چون له هر حال اون نویسنده زحمت کشیده برای اون اسم
پیدا کردن اسم و این چیزا و نوشتن دوباره پارت ها
دوباره نوشتن زمان زیادی رو ازم برد
تو همین حین به خاطر مدرسه واقعا واتپد نمیومدم و وقتی برای پارت گذاری اومدم متوجه شدم که اکانتم رو از دست دادم
رمزش رو نداشتم
و ایمیلم پاک شده بود و فابل بازیابی نبود
هزینه زیادی بدای برگردوندن اکانت کردم ولی نشد
ناراحت بودم برگشتم و یه مدت کنار گذاشتم
علاوه بر اکانت من دوستامو از دست داده
چون میمون ها ۴۸ کروموزوم دارن و انسان ها ۴۶ تا دوتا کروموزممون کجا رفته؟
برای ژانر هیبرید هم مثلا گربه ها ۴۴ تا کروموزوم دارن باز دوتا کروموزوم کم شد خرگوش ها ۴۸ تا دارن عملا امکان هیچ جوره ای برای هیبرید ها وجود نداره فک کنم فقط ذرت ۴۶ تا داره یا همچین چیزی هیبرید ذرت *کصخند