moonriver85
Link to CommentCode of ConductWattpad Safety Portal
اما پسر شدم که تورا آرزو کنم! عاشقانه ای در دل تاریخ.. در میان جنگ و نفرت و خمپاره تنها واژه ای که با تموم این ها غریبست،واژه ی عشقه..! عشق،با نفرت و جنگ غریبست.. چون ما طبیعتا نمیتونیم با کسی که عاشقشیم جنگی داشته باشیم.. جنگ اول من با دلم بود..! وقتی که غرق اون چشم های اقیانوسی و پر از رازت شدم.. و عاقبت خودم رو توی همون چشم ها گم کردم! و دل باختم به نگاهی که باهاش خو میگرفتم.. و برام آشنا بود.. انقدر غرق عشقت شدم که فراموش کردم.. باهات خداحافظی کنم!:) https://www.wattpad.com/story/388907655?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85