RahaAisha

سلام به همگی
          	میخواستم یه مسئله‌ایی رو اعلام کنم.
          	احتمال خیلی زیادی وجود داره که تا آخر این هفته داستان‌‌های Revenge و Reunion آنپابلیش بشن. میخواستم امروز انجامش بدم ولی چون افرادی هستن که داستان رو میخونن و هنوز تمومش نکردن تصمیم گرفتم تا آخر هفته صبر کنم
          	

PharynxOT9

ریونج و رنیون دلیلی بودن که من  کلا به فیک خوندن علاقمند شدم و خیلی خیلی برام با ارزشن
          	  مدت ها بود حتی تو کتاب هایی که میخوندم هم نتونسته بودم تا این حد با شخصیت ها خو بگیرم
          	  حقیقتا نمیدونم حس الانم رو چجوری بیان کنم فقط کاش میتونستم نظرت رو تغییر بدم
Reply

45Rose_

وای نه تروخدا این ظلم و در حقمون نکنننن
Reply

Super__Star2022

@RahaAisha التماست میکنم نکن نکن تو رو خدا
Reply

RahaAisha

سلام به همگی
          میخواستم یه مسئله‌ایی رو اعلام کنم.
          احتمال خیلی زیادی وجود داره که تا آخر این هفته داستان‌‌های Revenge و Reunion آنپابلیش بشن. میخواستم امروز انجامش بدم ولی چون افرادی هستن که داستان رو میخونن و هنوز تمومش نکردن تصمیم گرفتم تا آخر هفته صبر کنم
          

PharynxOT9

ریونج و رنیون دلیلی بودن که من  کلا به فیک خوندن علاقمند شدم و خیلی خیلی برام با ارزشن
            مدت ها بود حتی تو کتاب هایی که میخوندم هم نتونسته بودم تا این حد با شخصیت ها خو بگیرم
            حقیقتا نمیدونم حس الانم رو چجوری بیان کنم فقط کاش میتونستم نظرت رو تغییر بدم
Reply

45Rose_

وای نه تروخدا این ظلم و در حقمون نکنننن
Reply

Super__Star2022

@RahaAisha التماست میکنم نکن نکن تو رو خدا
Reply

Seti656700

پارک چانیول پسری بیست و چهارساله که عاشق برادر ناتنی خودش میشه و وقتی بکهیون متوجه احساسات عمیق چان به خودش میشه اون هر بار به شدت پس میزنه مهم نیست اون مرد چند بار می‌شکنه و چه زجری تحمل می‌کنه و بنظرتون چی میشه اگر توی تصادف چان وارد بدن معشوق بکهیون بشه ؟ می تونه از اون همه اتفاق جون سالم به در ببره ؟ می تونه به بدن خودش برگرده ؟
          و کلی سوال دیگه....
          
          ---------------------------------
          
          -خوبی؟
          +خوبم 
          -اینجوری به نظر نمی‌رسه 
          هومی زیر لب گفتم 
          -درد داری ؟
          سرم رو تکون دادم ، بلند شد و اومد کنار نشست دستش و گذاشت رو شونم 
          -زمان دردتو آروم می‌کنه 
          لبخند زدم و لبخندم گشادتر شد و بعد چند دقیقه به قهقهه ای افتادم 
          قهقهه ای که پر از درد بود
          مچاله شدم توی خودم و در حالی که چشمام پر بود گفتم :
          +کاش آدم وقتی ضربه می خوره نفهمه از کی بهش ضربه زده 
          -چرا ؟!
          +چون هميشه اگه ضربه انقدری قوی باشه که تورو از پا بندازه حتما از جانبِ کسی که خيلی بهت نزدیکه ، چون آدم‌های غریبه که نمیدونن به کجا بزنن از پا بیفتی! و اینکه تهش بفهمی از کسی ضربه خوردی که بارها بلندش کردی و بهت تکيه کرده تا ادامه بده ...دیگه بلند شدن خيلی خيلی سخت میشه
          
          -----------------------
          
          I think you'd like this story: "My Gazelle" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370380218?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
          
          خوشحال میشم نگاهی بندازید :))

RahaAisha

@soooshi 
          
          عزیزم. پیامت خیلی زیبا و دلنشین بود و حالم رو خوب کرد. ممنونم که برای داستان‌ها وقت میذاری و امیدوارم به دلت نشسته باشه.
          کلی بوس بر تو ( ^ω^ )

soooshi

سلام نویسنده عزیز ❤ خب راستش میخواستم یه نظر کلی درباره بوک هات بدم و توی کامنت های یه بوک فقط نمی شد 
          دختر یا ....
          تو واقعا قوه تخیل خیلی قوییی داری 
          از اون تخیل هایی که با خودم میگم وای چطور میتونه اینجوری تصور کنه 
          مثلا اون بوکی که بک و چان های متفاوت همو میبینن 
          یا همین بوک سفر در زمان 
          یه ژانر امپرگ ‌که بازم تخیلیه رو واقعا قوی نوشتی 
          همچنین از بوک های انتقام ۱و۲ که ژانر روانشناسی داشتن هم بسیار لذت بردم 
          راستش توی فیک از این ژانر خیلی خوشم نمیاد 
          اما تو خیلی خوب و جذاب نوشتیشون 
          چطور بگم مثل یه مشت دیونه که فقط همو تیکه پاره میکنن نبود 
          واقعا منطقی جذاب بود 
          حتی اون جلسات مشاوره هم تا بحال ندیده بودم تو فیک 
          و تو خیلی خوب نوشتیشون 

soooshi

@soooshi  به غیر از سایه همه رو خوندم
            اون رو هم حتما میخونم 
            فقط تازه تو رو پیدا کردم و موشکی خودمو رسوندم 
            تا به این جا واقعا لذت بردم 
            ممنونم بابت اوقات خوبی که نوشته های تو باعثشون بود 
            امیدوارم حتی شده یه بوک درحال آپ
            همیشه اینجا بنویسی 
            خیلی خوش حال کننده است 
Reply

Viuasen

سلام مهربون، ببخشید بی اجازه وارد مسیج بوردت شدم و پیام میزارم. این اولین بوکم هست و نیاز به حمایت داره، خوشحال میشم یه سر بهش بزنی!
          
          
          https://www.wattpad.com/story/371451517?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Viuasen

Viuasen

@Viuasen مرسییییی✨
Reply

RahaAisha

@Viuasen 
            حتما عزیزم :)))
Reply

RahaAisha

دوستانی که اگرید میخونید
          خواستم بگم که از وضعیت ووت و کامنت‌ها اصلا راضی نیستم. برای نوشتن هر چپتر چندین ساعت و گاهی اوقات چندین روز زمان گذاشته میشه و حداقل توقعی که دارم اینه که ووت و نظر بدید. شرایط به این شکل پیش بره داستان از داخل واتپد برداشته میشه و داخل یک چنل خصوصی در تلگرام برای ریدرهایی که ووت و کامنت میذاشتن ادامه داده میشه :((((

samin1234567

وای نه ناامید نشو من معمولا کامنت نمیزارم برا داستانای دیگه ولی برا تو میزارم خیلی دوسش دارم ادامه بده
Reply