هاییی من رزیتام و اینجا قراره شما رو ببرم به داستان های توی مغزم✨ ممنون میشم کارام رو بخونی و ازم حمایت کنی چون هر ووت و کامنت تو بهم کلی انگیزه میده
Following
Sign up to join the largest storytelling community
or
Stories by Rozita Dabiri
𝐒𝐢𝐱𝐭𝐲 𝐃𝐚𝐲𝐬 | 𝐌𝐢𝐧𝐬𝐮�...
شصت روز
خلاصه:
با برخورد نور به صورت گچی شده و به خواب رفته اش آروم لای چشمانش رو باز کرد.
دستش رو جلوی صور...
Sit In front Of me For sixty Days...
" کامل شده"
شصت روز جلوی من بشین
خلاصه:
با برخورد نور به صورت گچی شده و به خواب رفته اش آروم لای چ...
Unwritten Lyrics ☆ Minsung
خلاصه:
"جیسونگ و مینهو دو دوست قدیمی‌اند که به دنبال رویاهایشان از خانه فرار کرده‌اند، اما یک راز جدید ه...