به کلاه گیس ابی رنگم نگاه کرد،اون نمیدونه که اونا موهای خودم نیستن، قبل از این که بتونم جلوش رو بگیرم دستشو برد لاشو تا بهمشون بزنه اما...کلاه گیس افتاد زمین،با تعجبی امیخته به کلاه گیس نگاه کرد،دلم نمیخواست الان بدونه،اما حالا مجبورم که بهش بگم:"من، سرطان دارم..."
سلام رفیق،اینی که خوندی داستان my little happiness هستش، داستان دختری به اسم فلیشیانا مایلز که سرطان خون داره، خوشحال میشم که یه سری بهش بزنی و نظرت رو راجبش بگی! منتظر حضور گرمت هستم دوستم
اصلا امکان داره یکی یه قسمت افتر رو بخونه تا ته نره، اره اون دوتا رو میشناسم و من از شون خوشم میاد فکر میکردم واسه لیام یا زین رو کامل کنه این منو غافلگیر کرد. ولی من عاشق افترم.
@just_1_direction وان دی ایران و میگی؟ک ترجمه میکنه؟من اونجام یه بار رفتم کامنت گزاشتم,ولی دلم نمیخاد که از تعداد بازدیدبالای اونا سواستفاده کنم.البته تو پیج خود انا کامنت گزاشتم ک دارم ترجمش میکنم و فری تو لاو هم ازش استقبال کرد.فری تو لاو انا تاد رو ساپورت میکنه