خیلی یهویی تصمیم گرفتم با قهوه ساز اسپرسو ازدواج کنم =")
اونوقت با دلبری های قهوه سازم میتونیم از فصل دوم سپتامبر ۱۹۷۴ نهایت لذت رو ببریم =")))))
لعنتی =""")
https://my.w.tt/5nEfagQU62
من_ امشو شوئه شه لیپک لی لی اونهه...
+گه نخور بیشین سر ترجمت چلغوز
این هر روز منه البته فحشایتحتانی متغیرن
گاها شده زنگ بزنن بگن بشین تو رو خدا پای ترجمت
منم بگم بیا بخورش...
من دیگه من نیستم
تو دیگه تو نیستی
دیگه هیچ چهره ای اینجا وجود نداره
دیگه آشنا و غریبه معنی نداره
رنگ...
معنایی نداره
حنجره، استفاده ای نداره
آخر دنیا؟
نمی دونم اینجا تفکر هم فایده ای نداره
" "