
feodorafromthesea
سلام بانی عزیزم میخواستم ازت بابت قلم فوق العاده ات تشکر کنم، فکر میکنم اولین باری که نوشته هات رو خوندم ده یازده سالم بود و الان بیست سالمه، ده ساله که دنبالت میکنم اکانت هام میپرید و بازم بخاطرت برمیگشتم تا بتونم نوشته هات رو بخونم حتی یادمه که اوایل پی دی اف داشتی و هنوزم سیو دارمش با اینکه برای کسی شر نمیکنم چون تصمیمت برای اپدیت کردن داستان ها توی واتپد برام محترمه، فقط خواستم بهت بگم واقعا ممنونم که این ده سال رو برام قابل تحمل تر کردی یکی از آرزو هام اینکه از نزدیک ببینمت و امضات رو بگیرم! کاش یه روز یه رمان بنویسی که بتونم نسخه چاپ شده داستانت رو داشته باشم و اگر نسخه محدود همین فيكشن ها رو چاپ کنی خوشحالم میشم نسخه امضا شده اش رو ازت بخرم، در نهایت برات آرزو میکنم تمام آرزوهات به واقعیت بپیوندن و با حال دل بهتری برای خواننده هات بنویسی، بهت افتخار میکنم و باعث افتخار خودمم هست که شانس شناختنت رو داشتم و تونستم از قلمت لذت ببرم، با همه شخصیت ها زندگی کردم، بزرگ شدم و جدا از صمیم قلبم ازت ممنونم، ببخشید که طولانی شد و دوستت دارم.