سلام دوستان حالتون خوبه؟
میدونم که خیلی از دست بنده عصبانی هستید؛ اما من یک مشکل بزرگ برام پیش اومده بود و نمیتونستم دیگه اینجا فعالیت داشته باشم.
اما الان برگشتم و میخوام ادامهی شکلات داغ رو براتون بذارم♡♡
و خبر خوب اینکه بعد از شکلات داغ، سه رمان دارم که قراره چاپ بشن. یکی از اونها رو هم براتون میذارم♡♡
- بزرگ ترین ترسم توی زندگی شاید ارتفاع بود . میدونی چرا؟! چون هروقت روی یه ارتفاعی وایمیستادم ، پاهام سست میشد و از ترس اینکه بیوفتم چشمام رو میبستم..اما همهی این ترس ها قبل از اومدن تو توی زندگیم بود..تو که اومدی بزرگ ترین ترسم از دست دادن تو شد....
( تیکه ای از داستان )
سلام عزیزم!
خوشحال میشم به داستانم سر بزنی و اگه خوشت اومد به بقیه هم پیشنهاد کنی❤️⛅
https://www.wattpad.com/story/254947808