sufiland

سلام دوست عزیز
          این یه دعوت نامه ی مخصوص برای شماست.
          
          من یه نویسنده ام که کمتر از یه سال سابقه ی نوستن داره.
          خوشحال میشم به پیجم سر بزنی و از نوشته هم دیدن بکنی.
          اگر فالوم کنی دیگه چه بهتر.....
          
          
          
          اگر از نوشته های  خنده دار خوشت میاد میتونی به بک های:
          Run from matrimony (kookv) :
          https://www.wattpad.com/story/290155933?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=vison_official&wp_originator=QC8vWKt2kkAzUkQAlSgigyLGkVzcePOq5O5QcgrEXghCWmFnY0FEYPVaw8BrqBoHlFnIdRuYOGtWafu6j62EPFJ0pJroIcYW36X1vFmtbkqV4WpddXNCspci0N62YxWS
          
          
          
          
           My hot teacher(vkook,Complete):
           https://www.wattpad.com/story/262410511?utm_medium=link&utm_source=android&utm_content=story_info
          
          
          Love at the first touch(vkook، Complete) :
          https://www.wattpad.com/story/268132971?utm_medium=link&utm_source=android&utm_content=story_info 
          
          حالا اگر فیکی که همه ی احساساتت رو دگر گون میکنه  یا بهتره بگم از دسته فیکای رمانتیک ناراحت کننده و در عین حال خنده دار خوشت میاد به بک :
          
          Some more oxygen (kookv,Complete) :
          https://www.wattpad.com/story/272428120?utm_medium=link&utm_source=android&utm_content=story_info
          
          
          اگرم که فیک با ژانر ارباب برده ای میخونی به فیک :
          
          Pure (vkook) :
          
          https://www.wattpad.com/story/285624241?utm_medium=link&utm_source=android&utm_content=story_info
          
          
          
          امیدوارم از خوندنشون لذت ببری و حسابی باهاشون حال کنی... 
          مطمئنم عاشقشون میشی ♡
          
          حتما برای کارای جدید پیجم رو فالو کن... 
          مرسی

iii_bts

از زبان هانا :
          i purple you...
          یادمه اولین باری که این جملتو شنیدم کجا بودمو عکس العملم چی بود، به عنوان یه آرمی که هیچ وقت تصورشو نمی کرد تو رو از نزدیک ببینه طبیعی بود که با دیدن سخنرانیت توی یکی از پیجای اینستاگرام کلی ذوق کنه! من اون روزا فکر نمی کردم که الان اینجا باشم... کنار تو و توی یه مسیر!
          همیشه توی رویاهام تو و پسرا رو ملاقات می کردم، فن ساین و کنسرتاتونو میومدمو... همین! 
          شاید زیادی خوش شانس بودم ... نمی دونم.
          ولی تصمیم گرفتم داستانمونو بنویسم، در هر صورت من یه نویسنده ام دیگه! شاید برای بقیه جالب باشه ته داستان عشقی یه آیدول بی نهایت معروف و یه نویسنده قراره چجوری رقم بخوره!
          این اسمو روش گذاشتم چون این جملت بوی حمایت میده، خوبه که آدم بدونه همیشه و هر زمان برگرده و پشت سرشو نگاه کنه یکی هست که پا به پاش قدم بر میداره و مراقبشه... این جمله زیاد از حد شبیه زندگی من و توعه ، توی مسیرمون هر جا من کم آوردم تو منو کول کردی و هر جا که تو خسته شدی من عرق روی پیشونیتو پاک کردم...
          
          
          https://www.wattpad.com/story/289325717?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=iii_asal&wp_originator=Ea9dfP1Uh1eP0pmHljQTUYEKNWlpyfsN4x7pU9mC3OcU7PzRO4EmUP6PhMHrgpLcgF1q1P7xjALx%2Fbbedj2LIWphVaBmvEyYRdqXQfqQgCii65aLRMfs7gIQOdASL9Cs